ازهر زمان ازهرمکان بزرگترین سایت علمی و تفریحی
پیرابین یا پریسکوپ (Periscope) ابزاری است برای دیدن اشیائی که بالاتر از سطح چشم بینندهاند (برای نمونه در زیردریایی) یا بگونهای قرار دارند که دیدن مستقیم آنها میسر نیست. این ابزار تشکیل یافتهاست از یک لوله دراز، که در هر یک از دو سر آن منشوری راستگوشه چنان قرار داده شدهاست که نور در اثر تابش کلی درونی از روی وجه بزرگتر آنها با زاویه 90c در هر منشور منحرف میشود، بنابراین نور از شیئی مورد نظر در راستای موازی با راستای اولیه (تابش از) شیئی ولی پائین تر. وارد چشم ناظری میشود. موضوع مطلب : ژیروسکوپ وسیلهای برای اندازهگیری و یا حفظ جهت میباشد که از اصل بقای تکانه? زاویهای استفاده میکند.[1] یک ژیروسکوپ مکانیکی همیشه یک چرخ یا دیسک چرخنده با محور آزاد دارد که میتواند در هر جهتی بایستد. این جهتگیری بسیار کمتر بر اثر گشتاور خارجی تغییر میکند که این به دلیل ممان زاویهای بزرگ خود به همراه نرخ زیاد چرخش آن است. چون گشتاور خارجی توسط نگاه داشتن وسیله در یک حلقه کمینه میشود جهت آن تقریبا ثابت میماند، صرفنظر از اینکه سطحی که وسیله روی آن قرار گرفته چقدر حرکت میکند. ژیروسکوپهای با تکنولوژی حالت جامد هم وجود دارند مانند ژیروسکوپهای حلقه? لیزری. کاربردهای ژیروسکوپ شامل هدایت زمانی که قطبهای مغناطیسی کار نمیکنند (مانند تلسکوپ هابل) و یا به اندازه کافی دقیق نیستند (مثل ICBM) و یا برای پایدارسازی ماشینهای پرنده مثل هلیکوپترهای هدایت شونده توسط رادیو و یا UAVها میباشد. به دلیل دقت بالاتر، ژیروسکوپها همچنین در حفظ جهت در معدن کاری تونلها هم به کار میروند.[2] یک ژیروسکوپ توصیف و نمودار در وسایل وسیستمهای مکانیکی یک ژیروسکوپ معمولی دارای ساختاری شامل یک روتور که برای چرخیدن به یک محور متصل شدهاست، ژورنالهای روتور بر روی یک حلقه یا حلقه داخلی نصب شده، و حلقه داخلی برای نوسان بر روی یک حلقه خارجی که خود برای نوسان نسبت به یک تکیه گاه وصل شدهاست نصب شدهاست. حلقه یا حلقه خارجی همچنین برای لولا بودن به دور یک محور که بر روی صفحه? خودش که توسط تکیه گاه مشخص میشود نصب میگردد. حلقه خارجی یک درجه آزادی چرخش دارد و محورش هم هیچ آزادی ندارد.حلقه داخلی به طوری بر روی حلقه خارجی نصب میشود که بر روی یک محور در صفحه خودش که همیشه بر محور حلقه خارجی عمود است لولا میشود. محور چرخ دوار محور چرخش را تعریف میکند. حلقه داخلی دو درجه آزادی چرخش دارد و محورش هم یک درجه آزادی دارد. روتور برای چرخش به محوری متصل است که همیشه به محور حلقه داخلی عمود است. بنابراین روتور سه درجه آزادی چرخش دارد و محورش هم دو درجه دارد. چرخ به نیروی وارد بر محور ورودی با نیروی عکس العمل به محور خروجی پاسخ میدهد. رفتار یک ژیروسکوپ میتواند به سادگی با توجه به رفتار چرخ جلوی دوچرخه درک میشود. اگر چرخ از محور عمود به سمت چپ متمایل شود لبه جلوی چرخ هم به سمت چپ میچرخد. به عبارت دیگر چرخش بر روی یک مورد چرخ چرخان، چرخش در محور سوم را موجب میشود. یک flywheel ژیروسکوپ میچرخد و یا مقاومت میکند بسته به اینکه حلقه خارجی در ساختار آزاد یا بسته باشد. مثالهای از وسایل با حلقه خارجی آزاد میتواند ژیروسکوپهای با مرجع جهت(attitude reference gyroscope) باشند که برای اندازه گیری زاویه در راستای سه محور مختصات(yaw, roll, pitch ) در یک فضاپیما و یا هواپیما مورد استفاده قرار میگیرند. مرکز جرم روتور میتواند در یک موقعیت ثابت باشد. روتور به صورت همزمان توانایی چرخش به حول یک محور و نیز ارتعاش به حول دو محور دیگر را داراست و بنابراین به جز مقاومت ذاتی اش به دلیل اسپین روتور میتواند به طور آزادانه در هر جهتی به حول نقطه? ثابت بچرخد. برخی ژیروسکوپها جایگزینهای مکانیکی برای یک یا چند عنصر به کار رفته در این ساختار دارند. برای مثال روتور چرخان میتواند در یک سیال معلق شود به جای اینکه به صورت لولا به یک حلقه نصب شود. یک ژیروسکوپ کنترل ممان (CMG) مثالی از یک وسیله با حلقه خارجی ثابت است که بر روی هواپیما با هدف تامین و یا نگهداری یک زاویه? وضعیت مناسب و یا جهت را با استفاده از نیروی مقاومت ژیروسکوپ استفاده میکند. در برخی انواع خاص حلقه خارجی و یا معادلش میتواند حذف شود تا روتور تنها دو درجه آزادی داشته باشد. در برخی انواع مرکز جرم میتواند از محور نوسان فاصله داشته باشد و بنابراین مرکز جرم و مرکز تعلیق ممکن است یکی نباشد. تصویری متحرک از یک ژیروسکوپ ژیروستات ژیروستات نوعی دیگر از ژیروسکوپ است. اولین ژیروستات توسط لرد کلوین(Lord Kelvin) ساخته شد تا حالت پیچیده? حرکت یک حجم چرخان زمانی که تحت یک صفحه? افقی آزاد گذاشته شود مثل یک top spun در پیاده رو و یا یک دوچرخه یا حلقه بر روی خیابان نشان میدهد. این وسیله شامل یک چرخ سنگین است که در داخل یک پوشش جامد قرار گرفته است. رفتار این وسیله بر روی یک میز و یا اشکال مختلف تعلیق و یا تکیه گاه برای نمایش وضعیتهای خاص بر خلاف قوانین معمل تعادل استاتیکی که به دلیل رفتار ژیرواستاتیکی چرخ و نامرئی داخلش وقتی که سریع بچرخد به کار میرود. یک ژیروسکوپ در حال کار که هر سه محور آن آزاد هستند.روتور جهت محور چرخش خود را صرف نظر از جهتگیری فریم خارجی حفظ میکند. موضوع مطلب : عَدَد (یا شماره) یکی از مفاهیم پایه? ریاضیات است. در آغاز عدد برای شمارش و اندازهگیری به کار میرفت ولی بعدها ریاضیدانان مفهوم آن را توسعه دادند و مفهوم عدد صفر، عدد منفی، عدد موهومی و عدد مختلط را ابداع کردند. عملیات ریاضی شامل روش های خاصی است که یک یا چند عدد را به عنوان ورودی دریافت و یک عدد را به عنوان خروجی تولید میکند. عملیات یکانی تنها یک عدد را به عنوان ورودی دریافت و تولید یک عدد خروجی میکند. برای مثال، عملیات شمارش یک عملیات یکانی است که به یک عدد صحیح عدد یک را اضافه میکند و در نتیجه دنباله عدد 4 میشود 5.عملیات دوتایی (باینری) دو عدد ورودی دریافت و یک عدد خروجی تولید میکند. نمونه هایی از عملیات دوتایی(باینری) عبارتند از: جمع، تفریق، ضرب، تقسیم و توان .مطالعه عملیات عددی را حساب مینامند. طبقه بندی اعداد انواع مختلف از اعداد در موارد مختلف مورد استفاده قرار می گیرند. اعداد به مجموعه ها طبقه بندی شده است. این مجموعه ها عبارتند از: مجموعه اعداد طبیعی مجموعه اعداد صحیح مجموعه اعداد کسری مجموعه اعداد حقیقی مجموعه اعداد مختلط. تاریخ پیدایش عدد در آغاز، مفهوم عدد بسیار محدود بود. حتی اعداد را تا 2 بیشتر نمیتوانستند بشمارند. برای عدد، مرزی برای شمار داشتند. برای نمونه، زمانی در بسیاری جاها، مرز شمار، عدد 6 بود. تا 6 میشمردند و پس از آن را «بسیار» میگفتند. هنوز هم در بسیاری زبانها «هفت» به معنای بسیار است. در زبان فارسی، ضربالمثلی هست که میگوید: «هفت بار گز کن، یک بار پاره کن.» در این ضربالمثل، منظور دقیقاً هفت بار عمل کردن نیست، بلکه منظور این است که پس از عمل «بسیار»، نتیجه بگیر. در زبان روسی نیز ضربالمثلی به این مفهوم وجود دارد که «هفت نفر منتظر یک نفر نمیمانند» که باز هم منظور این است که تعداد زیادی منتظر یک نفر نمیمانند. همچنین در داستانها، وقتی از پادشاهی صحبت میشود که در قصری است که هفت برج و بارو دارد، و یا هفت دریا، هفت سرزمین، هفت آسمان و ... همه جا «هفت» به معنای بسیار به کار رفتهاست. عدد سیزده نیز چنین سرنوشتی دارد. دوازده را «دوجین» میگفتند و چون پس از آن را نمیشناختند، روی آن نام «دوجین شیطانی» گذاشتند. از اینجا، عدد سیزده نحس شد. چرا که پس از دوازده برای آنها ناشناخته بود و خبر از ابهام و تاریکی میداد. البته پیشامدها یا روایتهایی هم به نحسی سیزده کمک کرد. مثلاً روایتی هست مبنی بر این که در شام آخر، نفر سیزدهم به عیسای مسیح خیانت کرد و او را لو داد. وگرنه عدد 13 با عددهای دیگر هیچ تفاوتی ندارد. (نمونههای دیگری هم از اینگونه، برای برخی عددها داریم. چهل چراغ به معنای درست 40 چراغ نیست. هزار پا به معنای این نیست که این جانور 1000 پا دارد.) برخی عددها هم نشانه? عددشماری بودهاست. دست پنج انگشت دارد و اغلب چیزها را به یاری انگشتان دست و پا می شمردند. واژه? پنج از پنجه گرفته شده است. زیرا پنجه دارای 5 انگشت است. در زبان فارسی، واژه? سی با واژه? سه، همریشه است. همینطور چهل با چهار، پنجاه با پنج و ... ولی واژه? بیست، هیچ ربطی به واژه? «دو» ندارد. این نشانه? آن است که عدد 20 به معنای مجموعه? انگشتان دست و پاست و در زمانهای دور، مبنای عددشماری بودهاست. در زبان فرانسوی به بیست میگویند «وَن» که هیچ ربطی به (دو=deux) ندارد. به جز آن، به هشتاد میگویند «چهار بیست تا» و به نود میگویند «چهار بیست تا و ده تا». تنها در دورهای از پیشرفت تمدّن به بیپایان بودن عددهای طبیعی پیبردند و به عنوان نمونه، اقلیدس (سده سوّم پیش از میلاد) ثابت کرد که تعداد عددهای اوّل، بینهایت است. گونههای نوشتاری اعداد انگلیسی/فارسی/عربی طریقه نوشتن اعداد در فارسی و عربی به یک شکل است اما کشورهای عربی تقریبا در 50 سال گذشته مدل نوشتن اعداد به سبک غربی و انگلسی را بیشتر بکار میبرند. آنها می گویند نوشتن اعداد بصورت انگلسیی تکامل یافته اعداد به سبک عربی/فارسی است. اروپاییان تا حدود 500 سال قبل از سبک نوشتن اعداد رومی بصورت I. II.III IV.VI ,... استفاده میکردند که در نوشتن اعداد چند رقمی بزرگ کار سختی بود. آنها 500 سال قبل برای اولین بار نوشتن اعداد را به سبک فارسی/عربی بکار گرفتند و آنرا بهبود بخشیدند بنابراین نوشتن اعداد به سبک انگلیسی در واقع مغایرتی با نوشتن فارسی ندارد و بیگانه با نوشتار عربی / فارسی نیست. به جدول نگاه کنید تفاوت اعداد در نوشتن عربی/فارسی با انگلیسی بسیار اندک است. امروزه در تمام جهان حتی در چینی و هندی اعداد را به سبک انگلیسی مینویسند.
موضوع مطلب : پدیده? کِشَند یا جزر و مد اساساً زاییده نیروی گرانش کره ماه است، آشکار است که دریاها در سنجش با خشکیهای زمین نرمشپذیری بیشتری دارند و از این روی در برابر نیروی کشش ماه کمتر ایستادگی میکنند، به همین مناسبت تودههای آب در زیر پای ماه انباشته میگردند و پدیدهای را به نام «برکشند» (مد) ایجاد میکنند. همزمان با «برکشند» رو به ماه، «برکشند» دیگری در آن سوی کره زمین ایجاد میگردد بدینسان که آبهای آن سوی کره زمین که از ماه بدورند، کمتر متأثر گردیده و به اصطلاح عقب میمانند و آب-توده کلانی را ایجاد میکنند، بنابراین روزانه هر نقطه از سطح دریا دوبار دستخوش برکشند و دو بار هم دستخوش «فروکشند» (جزر) میگردد. خلیج فاندی به هنگام مد. خلیج فاندی به هنگام جزر. بنابراین، بهطور میانگین بازه زمانی میان دو برکشند و فروکشند پیاپی 12 ساعت و 5/25 دقیقه است، درست نیمه زمانی که طول میکشد، تا ماه ظاهراً یک دور کامل گرد زمین بپیماید یعنی 24 ساعت و 51 دقیقه. کشند همراه با حرکت ظاهری ماه از افق شرقی ناظر، به سمت افق غربی او پیش میروند. اثر گرانش خورشید در کشند نسبت به ماه در رده دوم اهمیت برخوردار است، زیرا بازه آن بیشتر (فاصله خورشید از زمین یکصد و پنجاه میلیون کیلومتر) است، از اینرو نسبت نیروی کشندزای خورشید تنها پیرامون 7 درصد نیروی ماه است. هنگامی که نیروهای کشندزای ماه و خورشید هماهنگ عمل میکنند، مثلاً هنگام ماه نو که هر دو در یک طرف زمین هستند، جزر و مدها در بیشینه خود هستند و به نام کشند فنری یا «مهکشند» (spring tide) نامیده میشود، حد دیگر وقتی است که خورشید و ماه باهم زاویه 90 درجه (تربیع) میسازند در این هنگام جزر و مد را به کمینه و به کشندهای کوچک یا «کهکشند» (neap tide) بدل میسازند. نزدیکی ماه نیز تأثیری در بلندی کشند دارد، هنگامی که ماه در فرودینه (حضیض) زمینی قرار دارد نیروی کشندزای آن به اندازه 20% بیش از حد عادی است. گرانش ماه سبب میشود افزون بر آماسیدن آبهای کره زمین، خشکیها نیز دستخوش تورم گردند که در سنجش با آماس آبها نامحسوس است. نیروی برآمده از گرانش ماه و لنگری که از جانب انباشته شدن آبها به وجود میآید، سبب میشوند چرخش محوری زمین به آرامی ایست (ترمز) کند و بدینسان بر طول شبانهروز زمینی میافزایند. بررسی خطوط رشد و نمو سنگوارههای مرجانی بیانگر آن است که در 350 میلیون سال پیش طول شبانهروز حدود سه (3) ساعت کوتاهتر از شبانهروز کنونی بوده و طول سال خورشیدی به چیزی حدود 400 روز افزون میگردیده است. بررسیهایی که از روی پیشینههای بجا مانده از خورشیدگرفتگیها و ماه گرفتگیهای گذشته به اجام شده، نشان میدهد که روند افزایش طول روزهای زمینی 0016% ثانیه در هر سده است. جنگلهای حَرّا در هنگام فروکشند. جزیره قشم، ایران موضوع مطلب : در گذشته انسان به روش های مختلفی ارتباط برقرار می کرده است. یکی از این روش ها نام رسانی ایرانیان درزمان هخامنشیان به وسیله ی چاپار بوده است.چاپار ها مسیر های طولانی از یک شهر به شهر دیگر را طی کرده و نامه ها را به مقصد می رساندند. یکی دیگر از این روش ها که سرخ پوستان ساکن آمریکا برای ارتباط انجام می دادند،تولید دود بوده است.آن ها با درست کردن آتش دود تولید کرده و با دیگر قبیله ها ارتباط برقرار می کردند. دریا نوردان قدیمی هم با روشی مانند گذاشتن نامه در یک بطری و انداختن آن در دریا با کشتی های دیگر ارتباط بر قرار می کردند. روش های دیگری هم وجود داشتند مانند:فرستادن نامه با کبوتر،فرستادن نامه با تیر و کمان،زدن تبل و . . . . موضوع مطلب : شیوه های ارتباطی از گذشته تا حال 1- نامه های پستی
2- تلفن ثابت یکی از ابزار های ارتباطی غیر مستقم و کلامی رایج در دنیاست که می تواند نقش بسیار مهمی در ارتباط دوسویه داشته باشد .باوجود پهناور بودن کره خاکی این امکان برای همه مردم وجود دارد که بتوانند در سرتا سر دنیا ارتباط برقرار نمایند . ضبط صدا توسط تلفن ثابت یکی از فرایند های پیام پست الکترونیکی است .که نشان می دهد زمانی که شما در منزل یا محیط اداره حضور ندارید این امکان وجود دارد که شما پیغام پستی خود را دریافت کنید . 3- دستگاه های فکس
4- تلفن همراه - موبایل تلفن همراه یکی از ابزار های ارتباط کلامی ، غیر مستقم و سیار می باشد ، تلفن همراه برای ارتباطات بر روی یک شبکه سلولی از یک سایت یا یک مرکز کنترل ماهواره ای هدایت می گردد برای درک بهتر از این موضوع به طور جداگانه به کارکردهای تلفن همراه می پردازیم . ناگفته های این مطلب که باید جداگاه ارائه شود 1- روزنامه ها و مطبوعات 2- تلویزیون 3- رادیو 4- اینترنت
موضوع مطلب : به بومیان قاره آمریکا سُرخپوست گفته میشود که از نژاد زردند ولی پیشتر میپنداشتند که یک گروه نژادی جداگانهاند. کریستوف کلمب پنداشته بود که اینان هندی اند، از اینرو امروزه در بیشتر زبانهای اروپایی ایشان را هندی میخوانند. گاهی در زبان فارسی هم ایشان را هندیهای آمریکا میخوانند. غلامحسین مصاحب در دائرةالمعارف فارسی آنان را «هندیشمردگان» (یعنی کسانی که هندی شمرده یک نقاشی از گروههای نژادی گوناگون بومی قاره آمریکا در اوایل سده بیستم میلادی. پیشینه ورود سرخپوستان به قاره آمریکا را در حدود سی هزار سال پیش برآورد کردهاند.این اقوام در هنگام سرما و یخبندان از آسیا و از تنگه? برینگ وارد قاره? جدید شدهاند.در سواحل کالیفرنیا بقایای آتش روشن شدهای را یافتند که دادههای باستان شناسی مشخص کرد که در این رویداد به 25000 سال پیش باز میگردد.زندگی مدرن و شهرنشینی در آمریکای باستان از حدود سالهای برابر با میلاد مسیح آغاز میشود و در سال 800 میلادی تمدن مایا به اوج شکوفایی خود میرسد.درسالهای پس از آن تمدنهای دیگری مانند اولمک و آزتک در آمریکای شمالی و تمدن اینکاها در آمریکای جنوبی سالهای درخشانی را بویژه در زمینه? معماری و هنر تجربه میکنند.با ورود اروپاییان در سال 1492 به دنیای جدید به رهبری کریستف کلمب نه تنها از علم و تمدن اروپاییان چیزی به سرخپوستان داده نشد بلکه درپی کشتارهای انجام شده تمدنهای اینکا و آزتک کم کم رنگ باخت و به نابودی دچارشد.[1] سرخپوستان با ورود اروپاییان با بیماریهای همهگیر[نیازمند منبع]، نابودی فرهنگ[2] و از دست رفتن خاک[نیازمند منبع] روبرو شدند. جنگجویان سرخپوست معمولا نامی برگرفته از خصلتهای حیوانات دارند. اسامی چون «گاو نشسته»، «اسب دیوانه» و «خرس ایستاده» نامهایی پرافتخار در تاریخ سرخپوستان هستند.[3] درصد سرخپوستها در کشورهای آمریکای لاتین. هنر هنر در میان سرخپوستان آمریکا مخصوصا در تمدن مکزیک اهمیت بسزایی داشت.دوره? هنری در مکزیک از 1500 پیش ازمیلاد آغاز و تا قرن 16 یعنی زمان فتح مکزیک بدست کورتیس اسپانیایی ادامه مییابد.که اوج آن در دوره 300 تا 900 میلادی بودهاست.هنر اصلی ایشان پیکر تراشی و تندیس سازی بود و امروزه تندیسها و صورتکهای بسیاری از آن دوره که بهنظر میرسد کاربرد مذهبی داشتهاست بجای مانده. تمدن و معماری در گوشه و کنار قاره آمریکا آثار بایستهای از تمدنهای بشری بچشم میخورد که در میان آنها نام تمدن تئوتی هواکان و تمدن قوم مایا بویژه در چیچن ایتسا، تمدن اولمک و تمدن اینکاها و در نهایت آزتکها شهرت بیشتری دارد.بیشتر این شهرت به دلیل معماریهای شگفت انگیزی ست که از ایشان باقیماندهاست.وجود بناهای بلند و با شکل هندسی سیار دقیق مانند بنای مونته آلبان در مکزیک که شباهت بی نظیری با زیگوراتهای مشرق زمین دارد و نیز هرم چیچن ایتسا که مانند هرم مصر مخروطی و البته کمی زیباتر است بهمراه رصد خانه کراکول (ساخته شده در 1250 میلادی) که کاملا مشابه رصدخانههای امروزی ست شهرت بیشتری دارد.در آمریکای جنوبی نیز ال دورادو یا شهر گمشده? طلا و شهر باستانی کوسکو در پرو از دوره تمدن اینکاها شناخته شده ترند.اکثر این بناها مخصوصا در حوالی مکزیک با سرستونها و زیباییهای شگرفی تزیین شدهاند..[4]
موضوع مطلب : نژاد سیاهپوست یکی از گروههای نژادی انسانها مطابق بخشبندیهایی بود که مردمشناسان در سده? نوزدهم و آغاز سده? بیستم انجام داده بودند، که افراد آفریقایی (و به طبع آمریکاییان آفزیقاییتبار) و نیز گروهی از اهالی اقیانوسیه (بومیان ملانزی) را در بر میگرفت. خاستگاه اصلی این نژاد را قاره آفریقا به شمار میآوردند. برخی از افراد این نژاد، دارای پیشینه تاریخی طولانی بوده و صاحب تمدنی به قدمت تاریخ بشریت هستند. مانند تمدن حبشه در کشور اتیوپی امروزی. ویژگیهای فیزیکی ویژگیهایی که مردمشناسان برای این گروه بر شمرده بودند، از این جملهاست: اندازه قامت سیاهپوستان بسیار متفاوت است، بلندقدترین و کوتاه قدترین مردم جهان سیاهپوستند. سیاهپوستان ساکن غرب آفریقا بلند قامت و بسیار تیره رنگند، حال آنکه بانتوهای ساکن نیمهَ جنوبی آفریقا معمولاً کوتاه تر و رنگ پوستشان نیز روشن تر است.[نیازمند منبع] رنگ پوست سیاهان به طور کلی از قهوهای تا قهوهای مایل به سیاه متغیر است. دارای لبهای کلفت و بینی پهن بوده و صرف نظر از چند استثنا، همگی موهای وز دارند.
موضوع مطلب : نِژادِ زَرد یکی از دستههای بزرگ و عمده انسانهاست که خاستگاهشان آسیای شرقی است. نژاد زرد به نژاد آسیایی و مونگولوید (میتوان در فارسی به مغولسان برگردانید) نیز شناخته میشود. در ایران عامه این نژاد را چشمبادامی میخوانند. ویژگیهای فیزیکی اندام مردمی که از نژاد زردند در کل کوچکتر از دیگر نژادهاست. اینان تنی کممو دارند و موهایشان نیز بیشتر لَخت است.[1] ایشان دارای نیروی بدنی کمتری در سنجش با دیگر نژادها هستند ولی چابُکند. شمار زیادی از مردم مغولسان دارای لکه بزرگی بر روی پوست خود هستند که در اصطلاح پزشکی لکه مغولی نامیده میشود.[2] گستره و پراکندگی
رنگ آبی نمایانگر پراکندگی طبیعی نژاد زرد پیش از مهاجرت های عصر جدید است.
موضوع مطلب : نژاد سفیدپوست (قفقازی) اصطلاحی بود که در سده نوزدهم و آغاز سده بیستم کاربرد داشت، و به مردمی گفته میشد که در اروپا، شمال آفریقا، خاورمیانه و زندگی میکنند. باور بر این بود که منشاء این نژاد کوههای قفقاز است. ویژگیهای فیزیکی ویژگیهای ظاهری نژاد سفید طبق آن نظر اینگونه توصیف میشد: این مردم قامت متوسط تا بلند دارند. صورتشان نسبتاً بلند است، عموماً دارای پیشانی تخت و چانه کشیده میباشند. رنگ پوستشان از سفید روشن در شمال اروپا تا سفید قهوهای ایران متغیر است. رنگ چشم آنان ممکن است آبی، سبز یا تیره رنگ باشد. رنگ مو از بور تا مشکی متغیر است و جنس آن معمولاً صاف و موجدار است. علت سفیدی پوست ریشه انسان از آفریقا است و در آغاز همه انسانها موی سیاه و چهرهای نسبتا تیره داشتند. پوست و موی مردم اروپا نیز در آغاز مانند دیگر مردم جهان تیره بود. نظریه اصلی برای توضیح سفید شدن پوست و زرد شدن رنگ مو در مردم شمال اروپا که در میان دانشمندان پذیرفته شده به این صورت است: در شمال اروپا به خاطر روزهای کم آفتابی میزان ویتامین دی که به پوست انسان میرسد کم است و پیش از آغاز کشاورزی در این مناطق، بیشتر تغدیه مردمان این نواحی گوشت دام و ماهی بود و ویتامین دی موجود در گوشت و ماهی کمبود این ویتامین در آفتاب شمالی را جبران میکرد و پوست مردم همچنان تیره بود.[1][2][3] پس از آغاز کشاورزی، مقدار مصرف غلات در اروپا زیاد شد و کم شدن مصرف گوشت و ماهی به این معنا بود که انسانها در این قاره به مرور با کمبود ویتامین دی مواجه شدند. بدن ساکنان این نواحی برای جبران این امر به مرور ملانین کمتری تولید کرد و پوست خود را سفیدتر کرد تا بدین وسیله به سنتز ویتامین دی دریافتی از خورشید کمک کند.[1][4] بنابر این چند هزار سال پس از سکونت انسان در شمال اروپا به مرور پوست این ساکنان از تیره به سفید تغییر کرد. علت اینکه رنگ موهای مردم زردپوست نواحی شمالی ازجمله اسکیموها همچنان سیاه ماندهاست میزان مصرف بالای ماهی در غذای این مردمان است.[5][6]
موضوع مطلب : درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر |