ازهر زمان ازهرمکان بزرگترین سایت علمی و تفریحی
یکی از موضوعات مورد علاقه و مطالعه بنده دوران پیدایش - زندگی و نابودی دایناسورهاست. چندی پیش بعد از مدتها انتظار بالاخره کامل ترین و زیباترین و جدیدترین کتاب (و در واقع اطلس تمام رنگی) دایناسورشناسی جهان همزمان در آمریکا - انگلستان و استرالیا منتشر شد و خوشبختانه نسخه ای از آن هم به دست ما رسید. معرفی این کتاب شگفت انگیز بماند برای بعد. نکته ای که می خواهم بگویم در حقیقت نقصی بود که در این کتاب دیدم. در بخش معرفی دایناسورهای جهان از خاورمیانه و از جمله ایران هیچ خبری نبود! تو گویی که در دوران صدها میلیون ساله زندگی دایناسورها هیچ نمونه ای از این جانوران دیرزی در خاک کنونی ایران زندگی نمی کرده است. با ناشر کتاب تماس گرفتم و علت را جویا شدم . گفتند در طول 30 سال گذشته هیچ مطالعه مستقلی در زمینه شناخت دایناسورها در ایران صورت نگرفته و اگر هم گرفته باشد نتایح آن به شکلی آکادمیک و قابل استناد منتشر نشده است. و باز اگر هم متنشر شده باشد به اطلاع مراکز علمی آمریکا نرسیده است . همه سایتهای موجود در زمینه علوم زمین شناسی و جغرافیایی و دیرین شناسی ایران را بررسی کردم. راست می گفتند. از پژوهش و یا حتی اعلام کوچکترین یافته ای در این زمینه تقریبا هیچ خبری نبود که نبود. تنها معلوماتی که می شد از لابلای انبوه نوشته های پراکنده موجود بدست آورد این بود که در دوران "ژوراسیک " استان کرمان کنونی جولانگاه دایناسورها بوده است و به علاوه نمونه هایی از فسیل این جانوران در مراغه نیز یافت شده است. همین! این که دایناسورهای ایران دقیقا در چه دوران زمین شناسی و در چه قسمتی از کشور ما می زیسته اند و از چه رسته ای بوده اند اطلاعی در دست نیست. یا لااقل اینکه با پیگیری های اینترنتی چیزی دستگیر من نشد و قاعدتا در دست علاقمندان نیست. کشور ایران دو ویژگی مهم دارد. یکی اینکه دست کم یکصد سال است که هزاران کارشناس در آن مشغول معدن کاوی و اکتشافات زیرزمینی و یا جاده کشی بوده اند و طبیعتا لااقل در حین کارشان با موارد بسیار زیادی از فسیلهای دایناسورها و آثار زندگی آنها برخورد کرده اند و دوم اینکه دانشگاه تهران و قاعدتا بخش زمین شناسی آن بعد از دانشگاه آمریکایی بیروت قدیمی ترین دانشگاه خاورمیانه است و به میزان قدمتش از آن توقع تحقیق می رود. من نمیدانم در این همه مدت زمین شناسان ایران چه می کرده اند که در زمینه معرفی این بخش از تاریخ طبیعی ایران نه یک کتاب یا تحقیق مستقلی را ارائه کرده اند و نه مطالعه ای اساسی انجام داده اند و نه نمایشگاه معتبری از بقایای دایناسورهای یافت شده در ایران را بر پا نموده اند؟ و اگر هم در این سی سال کاری کرده اند پس چرا نتایج آن را در اختیار همگان قرار نداده اند؟ بهرحال جای کشور ایران با یک میلیون ششصد هزار کیلیومتر مربع وسعت و بجای مانده از همه دوران زمین شناسی جهان و با داشتن حداقل یکصد سال سابقه کار زمین شناسی در معتبرترین اطلس شناخت دایناسورهای جهان خالیست. این جای خالی مایه شرمساری کارشناسان و استادان دیرین شناس ایرانی است و هیچ عذر و بهانه ای هم از آنها پذیرفتنی نیست. پا نوشت : نویسنده مقاله فوق در زمینه دایناسورها فیلم جالبی را ترجمه کرده است که می توانید آن را در وبلاگ نشنال جیوگرافیک فارسی ببینید . البته تصور می کنم به دلیل سرعت پایین اینترنت در ایران قابل دیدن نباشد.
موضوع مطلب :
از جمشید در نوشتههای فارسی میانه بسیار یاد شدهاست. ابن بلخی در فارس نامه تخت جمشید را ساخته? جمشید دانسته و میگوید : هر کجا صورت جمشید به کنده گرد کندهاند، مردی بودهاست قوی، کشیده ریش و نیکو روی و جعد موی و در بعضی جاها صورت او گرد است و چنان است که روی در آفتاب دارد. خیام در نوروز نامه پیدایش میرا به دست یکی از نزدیکان جمشید به نام شاه شمیران دانستهاست. در نفایس الفنون فی عرایس العیون نوشته? محمد ابن آملی پیدایش میبه دست جمشید دانسته شدهاست : عضد الدوله از صاحب ابن عباد میپرسد اول کسی که شراب بیرون آورد که بود ؟ او جواب داد که جمشید جمعی را بر آن داشت تا نباتات و درختان گوناگون را بکارند و ثمرات آن را تجربه نمایند. چون میوه? رز چشیدند در او اذتی هر چه تمام تر یافتند و چون خزان شد در میوه? رز استحالهای پدید آمد. جمشید دستور داد تا آب آن را بگیرند و در خمره کنند. پس از اندک مدتی در خمره آن تغییر حاصل شد «و از اشتداد غلیان حلاوت او به مرارت پیدا شد». جمشید در آن خمره را مهر کرد و دستور داد که هیچ کس از آن ننوشد، زیرا میپنداشت که زهر است. جمشید را کنیزک زیبایی بود که مدتها به درد شقیقه مبتلا گشته و هیچ یک از اطبا نتوانستند او را معالجه کنند. با خود گفت مصلحت من در آن است که قدری از آن زهر بیاشامم و از زحمت وجود راحت شوم. قدحی پر کرد و اندک اندک ازآن آشامید. چون قدح تمام شد اهتزازی در او پدید آمد، قدحی دیگر بخورد، خواب بر او غلبه کرد. خوابید و یک شبانه روز در خواب بود. همه پنداشتند که کار او به آخر رسید. چون از خواب برخاست از درد شقیقه اثری نیافت. جمشید سبب خواب و زوال بیماری پرسید. کنیزن حال باز گفت. جمشید جمله? حکما را گرد کرد و جشنی بر پا نمود و خود قدحی بیاشامید و بفرمود تا به هر یک قدحی دادند. چون یکی دو دور بگردید، همه در اهتزاز در آمدند و نشاط میکردند و آن را شاه دارو نام نهادند و در آن راه مبالغه مینمودند و در خوردن افراط میکردند. همچنین گویند که جمشید جامی داشت که آن را جام جهان نما میگفتند و در آن احوال ملک خویش میدید. از جام جم یا جام جهان نما در ادبیات فارسی نشانههای بسیاری میتوان یافت که پرداختن به آنها از حوصله? این نوشتار بیرون است. جمشید نخستین انسانی است که به پرورش ماهی، در ماهی خانه، پرداخت.
در ادبیات معاصر ایرانی، بر خلاف دوران ادبیات کلاسیک ایران که به کرات نام و سرگذشت جمشید موضوع اشعار شعرایی چون حافظ، مولوی و خیام قرار گرفتهاست، کمتر به این شخصیت پرداخته شدهاست. اما شاید محمد محمدعلی با رمان جمشید و جمک (1384) از معدود نویسندگانی باشد که به بازآفرینی اساطیر کهن ایرانی به زبان رمان روی آوردهاست.*[ موضوع مطلب :
تأسیس باشگاه فوتبال بارسلونا (1922–1899) موضوع مطلب : کاغذ ابری یا ابر و باد نوعی کاغذی نقشدار است که از آمیختن رنگهای گوناگون نقوشی درهم و شبیه به ابر یا امواج آب بر آن پدید میآورند. از انواع این کاغذ برای آراستن حاشیه? کتابهای خطی نفیس، مرقعات، متن قطعات خط و نقاشی، روی جلد، آستر بدرقه? کتاب، زمینه? قلمدان و جعبههای روغنی استفاده میشده است و امروزه بیشتر برای قطعهنویسی در کار خوشنویسی و یا قطعات مینیاتور یا تذهیب به کار میرود. موضوع مطلب :
تاریخچه [ویرایش]رسالات مربوط به خط و خوشنویسی یا کاغذ و رنگ سازی که از نیمه دوم سدة 10ق/16م به بعد نوشته شده است، آگاهیهای پراکندهای درباره کاغذ ابری بهدست میدهد. کهنترین نمونه شناخته شده در این مورد فصلی از یک نسخه زیر نام رساله خوشنویسی است که در فاصله سالهای 963 تا 1014ق/1555 تا 1065م بهفارسی نوشته شده و در کتابخانه پتنه هند موجود است.[1] پیدایش و ساخت کاغذ ابری به اواخر سده? 9ق/15م باز میگردد. اختراع اینگونه کاغذ را بهخواجه شهاب الدین عبدالله مروارید (865 -922ق/1461-1516م) متخلص به «بیانی» نسبت میدهند، او فرزند خواجه شمس الدین محمد کرمانی از بزرگ زادگان و وزیران دربار تیموریان بود.[2] برخی از منشیان و هنرمندان پایان سده 10 و آغاز سده 11ق/16 و 17م? میر محمد طاهر هنرمند ایرانی مقیم هند را مخترع کاغذ ابری دانستهاند که شماری از پژوهندگان معاصر نیز از این نظر پیروی کردهاند. گفته میشود میرمحمدطاهر که مردی صاحب ذوق و هنر بود در زمان شاهتهماسب از ایران به هندوستان رفت و کاغذ ابری را در آنجا اختراع نمود و بلافاصله به ایران فرستاد و بزرگان و اشراف و هنرمندان ایران آن را برای حاشیه کتابهای نفیس بسیار مناسب دانستند. چون مقدار کاغذ ابری ارسالی از هندوستان کفاف تقاضای صنعت کتابسازی داخل را نمیداد، اهل هنر و صنعت کتابآرایی بر آن شدند که نظیر آن را بسازند. مولانا یحیی قزوینی در ایران نخستین کسی بود که موفق شد کاغذهای ابری به روش میرمحمدطاهر درست نموده و در اختیار علاقمندان قرار دهد. کاغذهای ابری یحیی قزوینی در آن اوایل مثل کاغذ ابری استاد میرمحمدطاهر نبود، ولی بعد با به دست آوردن نسخه استاد موفق گردید به بهترین وجهی اقدام به ساخت کاغذ ابری نماید.[3] با این وجود پیداست که هنر ابریسازی از خواجه عبدالله مروارید به وسیله هنرمندان ایرانی به هند برده شده و در آنجا پیشرفت بسیار کرده است، تاحدی که نمونههای کار ایرانیان مهاجر به هند زیباتر از نمونه کارهای هنرمندان داخل ایران از آب درآمده است و احتمالا آنچه محمد طاهر در هند ساخته و به ایران فرستاده، از چنان زیبایی ویژهای از نظر طرح و نقش برخوردار بوده که خود در حد اختراع و ابتکار به حساب میآمده است. از این رو دادن لقب مخترع و واضع به او به سبب نوآوریهای او بوده است نه اختراع ابریسازی.[4] ابریسازی از ایران به سرزمین عثمانی نیز رفته، و هنرمندان آن سرزمین بهتقلید از ایرانیان بهساختن کاغذ ابری پرداختهاند که هنوز هم در سرزمین ترکیه از رونق خاصی برخوردار است و آن را «ابرو» مینامند. نخستین متنی که بهزبان ترکی در اینباره نوشته شده، نسخهای است با نام ترتیب رساله ابری که تاریخ 1017ق (1608م) دارد. وجود نام برخی مواد در رساله و چگونگی نحوه تنظیم آن و شرح روش رنگآمیزی کاغذ، نشانگر این است که رساله از یک متن فارسی ترجمه شده است. جهانگردان و بازرگانان اروپایی که در ایران اینگونه کاغذ را دیدند، به سبب شباهت نقش آن باسنگ مرمر بهویژه مرمرهای رگهدار، آن را «کاغذ مرمرین» یا رگهدار خواندند و همچنین ابریسازی از سرزمین عثمانی به اروپا برده شد و سپس اروپائیان به ساختن کاغذ ابری چاپی پرداختند، و از مواد تازهای نیز بهره گرفتند، اینگونه کاغذ سپس به ایران صادر گردید و به ابری فرنگی مشهور شد و بیشتر برای روی جلد و آستر بدرقه کتابها و دفترها به کار رفت. ساختن کاغذ ابری تا سده? 13ق/19م در ایران و هند و به ویژه در کشمیر رونق داشت. بعدها کاغذ ابری به ژاپن برده شد و هنرمندان ژاپنی از آن تقلید کردند و مدتها در ژاپن مورد استفاده بود. موضوع مطلب : یکی از مقدمات اصلی نوروز ایرانیان "سفره هفت سین" است که ساعاتی پیش از تحویل سال نو گسترده می شود، این سفره از سابقه تاریخی برخوردار بوده و هر یک از اجزای آن نیز به نیت خاصی بر سفره نوروزی جای می گیرند . موضوع مطلب : درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر |