ازهر زمان ازهرمکان بزرگترین سایت علمی و تفریحی
معمول ترین سنسور فعال که عمل تصویربرداری را انجام می دهد رادار می باشد . رادار(radio detection and ranging) مخفف وبه معنای آشکارسازی به کمک امواج مایکرویو است .به طور کلی می توان عملکرد رادار را در چگونگی عملکرد سنسورهای آن خلاصه کرد . سنسورها سیگنال های مایکرویو را به سمت اهدف مورد نظر ارسال کرده وسپس سیگنال های بازتابیده شده از سطوح مختلف را شناسایی می کند . قدرت (میزان انرژی) سیگنالهای پراکنده شده جهت تفکیک اهداف مورد استفاده قرارمی گیرد . با اندازه گیری فاصه زمانی بین ارسال ودریافت سیگنال ها می توان فاصله تا اهداف را مشخص کرد . از مزایای شاخص رادار می توان به عملکرد رادار در شب یا روز وهمچنین قابلیت تصویربرداری درشرایط آب و هوایی مختلف اشاره کرد . امواج مایکرویو قادر به نفوذ در ابر مه ,گردوغبار وباران می باشند . از آنجاییکه عملکرد رادار با طرز کار سنسورهایی که با طیف های مرئی ومادون قرمز کار می کنند متفاوت است لذا می توان با تلفیق اطلاعات بدست آمده تصاویر دقیقی را بدست آورد . موضوع مطلب :
شَقایـِق دَریایی نام گروهی از جانوران آبزی شکارچی است. شقایق دریایی از رده گلسانزیان (Anthozoa)، زیررده? شِشمرجانیان (Hexacorallia) و راسته? شقایقهای دریایی (Actiniaria) است. شقایقهای دریایی از وابستگان نزدیک مرجان دریایی، عروس دریایی و هیدر هستند. شقایق دریایی به شکل کیسهای کوچک است که به وسیله پایی به نام صفحه پایهای به کف دریا چسبیده است و بدنی لولهایشکل دارد که به صفحه دهانی ختم میشود. دهان شقایق دریایی در میانه? صفحه? دهانی قرار دارد. موضوع مطلب :
ماریا اسکلودوسکا کوری (ماری کوری) (به لهستانی: Marie Sk?odowska-Curie) (زاده 7 نوامبر 1867 - درگذشته 5 ژوئیه 1934) فیزیکدان و شیمیدان لهستانی بود. ماری کوری نخستین دانشمندی است که دوبار جایزهی نوبل را در رشتههای فیزیک و شیمی گرفت. وی در 7 نوامبر سال 1867 در ورشو پایتخت لهستان متولد شد. در سال 1893 لیسانس خود را در رشته فیزیک دریافت کرد و تنها یک سال بعد در رشته ریاضیات نیز موفق به اخذ لیسانس گردید.
او در سال 1891 به پاریس رفت و در دانشکده علوم به تحصیل در رشته شیمی پرداخت. در سال 1895 با فیزیکدان جوان فرانسوی به نام پیر کوری آشنا شد. این آشنایی به ازدواج انجامید. او به پیر کوری در انجام آزمایشهای عملیاش درباره الکتریسیته کمک میکرد. او به اتفاق شوهرش پیرکوری عناصر پلوتونیم و رادیوم را کشف کرد. زن وشوهردر 1903 جایزهی نوبل در فیزیک را برای کار برروی تشعشع (که نخستین بار هنری بکرل آن راکشف کرده بود)دریافت کردند. مادام کوری بار دیگر در سال 1911 در رشتهی شیمی جایزهی نوبل را گرفت. زمانی که ماری کوری در سال 1895 در انباری چوبی کوچکی که آزمایشگاه او بود شروع بکار کرد، نه او و نه هیچ کس دیگر چیزی در باره عنصر شیمیایی رادیوم نمیدانست و این عنصر هنوز کشف نشده بود. البته یکی از همکاران پژوهشگر پاریسی و فیزیکدان فرانسوی، «هانری بکرل»، در آن زمان تشخیص داده بود که عنصر شیمیایی اورانیوم، پرتوهایی اسرار آمیز نامرئی از خود میافشاند. بکرل به طور اتفاقی یک قطعه کوچک از فلز اورانیوم را بر روی یک صفحه فیلم نورندیده که در کاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود. صبح روز بعد مشاهده کرد که صفحه فیلم درست مثل این که نور دیده باشد سیاه شدهاست. بدیهی بود که عنصر اورانیوم، پرتوهایی را از خود ساطع کرده بود که از کاغذ سیاه گذشته و بر صفحه فیلم اثر کرده بودند. بکرل این فرآیند را دوباره با سنگ معدنی که سنگی سخت و سیاه قیرگون است و از اورانیوم بدست میآید، تکرار کرد. این بار، اثری که سنگ بر روی صفحه فیلم گذاشته بود، حتی از دفعه قبل هم قویتر بود. بنابراین میبایست به غیر از عنصر اورانیوم، یک عنصر پرتوزای دیگر هم در سنگ وجود میداشت. در 12 آوریل 1898 کوریها نظریه خود را به آکادمی علوم پاریس گزارش کردند. در 14 آوریل، کوریها با همکاری «لمون» شیمیدان فرانسوی، به جستجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند. نتیجه گرانبهای این کار پرزحمت و طاقتفرسا تنها چند قطره از مادهای بود که آنها این ماده را در لولههای شیشهای آزمایشگاهی نگهداری میکردند. بر اثر این کارهای طاقتفرسا در نخستین زمستان، ماری کوری دچار نوعی عفونت و التهاب ریوی شد و تمام فصل را مریض بود. ولی پس از بهبودی، کار پختن مواد در دیگها را در آزمایشگاه از سر گرفت. پس از آن، نخستین دخترش به نام ایرن متولد شد. پیر و ماری کوری در ماه جولای(مرداد ماه) همان سال توانستند این مسئله را انتشار دهند که سنگ معدن به غیر از اورانیوم، دو عنصر پرتوزای دیگر را نیز در خود دارد. نخسیتن عنصر را به یاد محل تولد و بزرگ شدن ماری کوری که لهستان بودهاست، پولونیوم نامیدند و دومین عنصر را که اهمیت زیادی داشت رادیوم نامیدند که از واژه لاتین به معنی «پرتو» الهام میگرفت. در 26 دسامبر 1898(5 دی ماه 1277) اعضای آکادمی علوم پاریس، گزارشی تحت عنوان «درباره ماده شدیدآٌ رادیواکتیوی که در پشبلند وجود دارد» انتشار دادند و این روز تاریخ تولد رادیوم است. پیدایش رادیوم در میان عناصر رادیو اکتیو طبیعی تقریباٌ به فوریت ثابت کرد که این عنصر مناسبترین عنصر رادیو اکتیو برای بسیاری کارهاست. بزودی معلوم شد که نیمهعمر رادیوم نسبتاٌ زیاد است(1600 سال). کشف رادیوم موجب دگرگونیهای اساسی در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده شد و منجر به شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد. خانواده کوری بهمراه بکرل بخاطر کشفی که پس از آن همه کار طاقتفرسا به آن نائل شدند در سال 1903 جایزه نوبل در فیزیک را از آن خود کردند و به این ترتیب توانستند وامهایی را که برای کارهای پژوهشی طولانی خود گرفته بودند، پرداخت کنند. پیر کوری در 19 آوریل سال 1906 در 47 سالگی بعلت تصادف با درشکه درگذشت. مادام کوری پس از مرگ شوهرش به مطالعات خود ادامه داد و در سال 1910 موفق به تهیه رادیوم خالص گردید. در این هنگام استاد سوربون و عضو آکادمی طب بود و در سال 1911 برای دومین بار به دریافت جایزه نوبل نائل شد. ماری کوری به همراه لینوس پاولینگ، جان باردین و فردریک سنگر تنها افرادی هستند که دو بار این جایزه ارزشمند را از آن خود کردهاند.[1] ماری کوری نقش اصلی در تاسیس انستیتو رادیوم پاریس در سال 1912 داشت و تا زمان مرگ مسئول اداره بخش فیزیک-شیمی آن بود. مادام کوری در 4 جولای 1934 یعنی 25 سال بعد از مرگ شوهرش و در سن 62 سالگی به دلیل ابتلا به سرطان خون درگذشت.
این واقعیت که پرتوهای رادیوم میتوانند بافتهای زنده اندامها را از بین ببرند، بهعنوان مهمترین دستاورد کشف کوریها مشخص گردید. پزشکان و پژوهشگران علوم پزشکی بزودی دریافتند که به این وسیله میتوانند غدهها و بافتهای بدخیم را که در سرطان و همچنین بیماریهای پوستی و غدد ترشحی بروز میکنند، از بین ببرند. بسیاری از بیماران سرطانی که توانستهاند با موفقیت درمان شوند و از مرگ نجات یابند، عمر دوباره و سلامتی خود را مرهون تلاشهای خستگیناپذیر و انگیزه والای این زن بیهمتا هستند. موضوع مطلب : پلوتو از نظر بزرگی پس از اریس، دومین سیاره کوتوله منظومه خورشیدی است که از هنگام کشف در سال 1930 تا 24 اوت 2006 نهمین سیاره سامانه خورشیدی بود. اما اکنون بنا بر تعریف نوین اتحادیه بینالمللی اخترشناسی یک سیاره کوتوله[1] و همچنین به عنوان نمونه? نخست از رده جدید اجرام فرانپتونی به شمار میرود. «پلوتو» گویش زبان انگلیسی است و در زبان فرانسه به آن «پلوتون» میگویند. پلوتو در افسانههای روم باستان نام خدای زیرزمینی بودهاست. این نامگذاری به دلیل فاصله بسیار دور این جرم آسمانی از خورشید صورت پذیرفتهاست.[2] پلوتو بزرگترین جسم فضایی در منظومه? خورشیدی ما است که ماموریتهای فضایی از سوی زمین هنوز به آن نرسیدهاند.[3]
مدار پلوتو
کشیدگی مدار پلوتو بسیار زیاد و غیرعادی است به طوری که مدار آن با مدار نپتون، آخرین سیاره سامانه خورشیدی در دو نقطه تقاطع دارد. فاصله پلوتو از خورشید در اوج مداری خود 49 واحد نجومی است یعنی حدود 50 برابر بیشتر از فاصله زمین نسبت به خورشید است. پلوتو در حضیض خود تنها 29 واحد نجومی از خورشید فاصله دارد.[4] مدار پلوتو با دایرةالبروج بیش از 17 درجه زاویه انحراف دارد و این بدان معنی است که این سیاره کوتوله نیمی از مسیر خود را بالای صفحه گردش زمین به دور خورشید و نیمی دیگر را پایین این صفحه طی میکند. یک سال پلوتویی به اندازه 248 سال زمینی طول میکشد و پلوتو که به صورت طبیعی بعد از نپتون قرار دارد، در 20 سال از این 248 سال از مدار نپتون رد شده و به فاصله کمتری از خورشید نسبت به نپتون میرسد. آخرین باری که این اتفاق روی داد 21 ژانویه 1979 بود که پلوتو مدار نپتون را قطع و وارد منطقه داخلی هشتمین سیاره سامانه خورشیدی شد و تا 11ام فوریه 1999 که مجددا مدار نپتون را به قصد خارج قطع کرد در فاصلهای نزدیکتر به خورشید قرار داشت. بشر برای تجربه دوباره این رویداد باید تا سپتامبر 2226 صبر نماید.[5] با توجه به عادی نبودن گردش مداری پلوتو ممکن است انتظار برخورد این سیاره با نپتون برود اما زاویه میل و تناسب مداری 3:2 که بین این دو وجود دارد برخورد آنها ناممکن است.[6] نحوه کشف در سال 1894 در آریزونای آمریکا اخترشناسی به نام پرسیوال لاول، رصدخانه لاول را بنا نهاد و در آن جست وجو برای یافتن سیاره جدید آغاز کرد. او محل پلوتو را بامحاسبه اثر جاذبه اش بر روی نپتون و اورانوس پیدا کرد ولی بدون یافتن سیاره جدید در سال 1916 درگذشت. جوانی با نام کلاید تومباو که در رصدخانه لاول کار میکرد جستجو برای یافتن این سیاره را ادامه داد. تومباو در 18 فوریه 1930 با مقایسه دو عکس متوجه تغییر مکان منبع نوری در این دو عکس شد که همان سیاره پلوتو بود. سیاره جدید که به یاد خدای مرگ رومیان باستان، پلوتو نامیده شد. البته دو حرف اول پرسیوال لاول نیز به افتخار وی آغازگر نام سیاره پلوتو میباشند. در سال 1969، ستارهشناسان نخستین تصاویر دقیق از سطح پلوتو را منتشر کردند. این تصاویر که توسط تلسکوپ فضایی هابل تهیه شده بود، 12 منطقه تیره و روشن را در سطح پلوتو نشان میداد. در سال 1978، ستارهشناسان رصدخانه نیوال (Naval) در آریزونا موفق به کشف قمر پلوتو یعنی شارون شدند. قطر این قمر 1210 کیلومتر است. مناطق روشن، که شامل کلاهکها قطبی هستند، احتمالا نیتروژن یخزده میباشند. مناطق تیره نیز به طور حتم متان منجمد است که به دلیل پرتوهای فرابنفش خورشیدی دچار تغییرات شیمیایی شدهاست. در سال 2005، یک گروه از ستارهشناسان که به بررسی تصاویر هابل میپرداختند، دو قمر ناشناخته پلوتو را کشف کردند. این ماهها که بعدها نیکس و هیدرا نامیده شدند، قطری حدود 160کیلومتر دارند و در خارج از مدار شارون قرار گرفتهاند. ساختار درونی
موضوع مطلب : نپتون آخرین سیاره? منظومه شمسی است. این نام به عنوان خدای دریا و همزاد اورانوس نامگذاری شده است. کشف این سیاره در بین سالهای 1790 تا 1840 بر اثر اختلالاتی که در مدار اورانوس مشاهده شد، انجام گردید. ویژگیها معمولاً همه این سیاره را به رنگ آبی میشناسد و به این علت است که گاز متان حاضر در جو نپتون رنگ سرخ را جذب کرده و آبی حاصل از طیف نوری خورشید را بازمیتاباند. نپتون از نظر ساختاری بسیار شبیه به سایر سیارات گازی به خصوص اورانوس است . تفاوتی که در ساختار سیاراتی مانند اورانوس و نپتون دیده میشود، عدم حضور هیدروژن فلزی مایع است که در عوض آن به یک ساختار متراکم آب مانندی در اطراف هسته میرسیم. لایه بیرونیتر نپتون متشکل از هیدروژن ملکولی مایع و هلیوم مایع است. اتمسفر و جو نپتون آبی رنگ است و درصد بازتابش بالائی دارد که حاکی از وجود یک جو غلیظ است . بر طبق تحقیقات حضور مقادیری متان نیز در این سیاره تایید شده است . در کل، ترکیبات جو این سیاره به مانند سایر سیارات غول پیکر گازی شامل 80 تا 85 درصد هیدروژن و 15 تا 19 درصد هلیوم میباشد. تقریباً 165 سال طول میکشد تا نپتون یک بار بهدور خورشید بگردد. بنابر این از زمان کشف آن در سال 1864 تا کنون، فقط یک بار به دور خورشید گشتهاست. /[1] دوره تناوب نجومی آن 164?79 سال است . از زمان کشف نپتون تا کنون فقط 75 درصد مدار خود را طی کرده. دوره تناوب چرخشی نپتون 17 ساعت و 50 دقیقه است. سرعت گریز از جاذبه این سیاره نیز چیزی در حدود 23 کیلومتر در ثانیه است.نپتون دارای دو قمر بزرگ بنامهای نرئید و تریتون است و تعداد بسیار زیادی اقمار کوچک دارد. پیش از این انتظار میرفت که نپتون از نظر جوی آرامتر از اورانوس باشد ولی ویجر 2 نشان داد که بادهای نپتون بسیار بسیار شدید هستند. سرعت این بادها به 640 کیلومتر در ساعت میرسد.[2] موضوع مطلب : اورانوس( /?j??r?n?s/ راهنما·اطلاعات یا /j??re?n?s/ راهنما·اطلاعات[10]) (در اسطورههای یونان ο?ραν?ς، خدای آسمان و معادل پارسی سره آن آهوره[11]) هفتمین سیاره از نظر نزدیکی به خورشید[12] وچهارمین سیاره از نظر اندازه و سومین سیاره از نظر جرم است. اورانوس هر 84 سال و 7 روز یک بار به دور خورشید میگردد و همچنین هر 10 ساعت و 48 دقیقه یک دور به دور خودش میچرخد. اورانوس دارای 5 ماه به نامهای میراندا، آریل، آمبریل، تیتانیا و ابرون است. این سیاره را ویلیام هرشل در سال 1781 میلادی کشف کرد.[13] یکی از سیارات هشت گانه منظومه شمسی که از لحاظ بعد فاصله اش نسبت به خورشید در ردیف هفتم پس از زحل قرار گرفتهاست فاصله متوسط این سیاره تا خورشید2?869?600?000 کیلومتر[13] و63 بار از کره زمین بزرگتر است.اورانوس 27 ماه طبیعی دارد.این سیاره با چشم غیرمسلح دیده میشود[14] . محور حرکت وضعی این سیاره کاملاً با مدار حرکت انتقالیش منطبق است.سفرهای اکتشافی به این سیاره کمتر از ده ماموریت بوده[15] که شاخصترینش ماموریت ویجر 2 بود که این فضاپیما در ژانویه 1986 به آن رسید.[16]کشف این سیاره قبل از کشف به صورت یک ستاره در کاتالوگ جان فلاستمد در سال 1690 به عنوان ستاره «34 ثور» ثبت شده بود. . اخترشناس فرانسوی پیر لمونیر این سیاره را بین 1750 تا 1769 دوازده بار (با در نظر گرفتن 4 شب متوالی) رصد کرده بود[19]. ولی توسط ویلیام هرشل و در خانهاش(اکنون موزه اخترشناسی) در شهر بث، سامرست و در 13 مارس 1781 رصد شد,[20] و در 26 آوریل 1781 به عنوان دنبالهدار گزارش شد.[21] هرشل آن را به عنوان جرمی که در برابر ستارگان اختلاف منظر دارد گزارش داد,[22] u او اینگونه در ژورنال نگاشت "در نزدیکی زتا ثور ... یا یک سحابی است یا یک دنبالهدار".[23] در 17 مارس نگاشت "به دنبال سحابی یا دنبالهدار به این نتیجه رسیدم که دنبالهدار است زیرا جایش را تغییر میدهد".[24] و حتی هنگامی که این جرم را به عنوان کشف به انجمن سلطنتی گزارش میداد باز براین باور بود که دنبالهدار است و این عقیده را داشت تا زمانی که به طور مطلق اثبات شد که اورانوس یک سیاره است.[25] موضوع مطلب : زُحَل یا کِیوان، پس از مشتری، دومین سیاره? بزرگ منظومه شمسی و ششمین سیاره دور از خورشید است. زحل یک گلوله گازی غولپیکر است که با وجود حجم زیادش تنها 95 برابر زمین جرم دارد. چگالی این سیاره حدود یکهشتم زمین و کمتر از آب است. یک روز کامل در کیوان برابر 10 ساعت و 39 دقیقه در زمین و یک سال آن برابر 29?5 برابر سال زمین است. از آنجایی که مدار استوایی زحل تقریباً همانند زمین در 27 درجهاست، تغییرات زاویه سیاره نسبت به خورشید شبیه به زمین میباشد و در این سیاره نیز همان چهار فصل مشاهده میشود. جرم سیاره زحل همانند مشتری از گاز است که بیشتر آن را هیدروژن تشکیل میدهد. میزان اندکی هلیوم و متان در ردههای بعدی گازهای تشکیلدهنده? سیاره قرار دارند. در آسمان شب زمین، زحل به دلیل اندازه بزرگ، دارای جوی درخشان است. زیبایی آسمان زحل به خاطر نوارهای روشن حلقههای اطراف آن و نیز به خاطر قمرهای زیادش است. به علت سرعت حرکت کیوان به دور خود در قطبهای آن نوعی حالت پخی مشاهده میشود که سیاره را از شکل کره? کامل دور میکند. زحل از جنبههای زیادی شبیه مشتری است، جز اینکه در اطراف آن چندین حلقه شگفت انگیز وجود دارد. ویژگیهای فیزیکی کیوان کمی از مشتری کوچکتر است و جرم آن کمتر از جرم مشتری و در حدود 95 برابر جرم زمین است. زحل کمترین چگالی میانگین را نسبت به سایر سیارات سامانه خورشیدی دارد. درون زحل احتمالاً ترکیب مشتری را دارد. برآوردهای نظری مقادیر حدود 74? هیدروژن، 24? هلیوم، ?2 عناصر سنگینتر را پیشنهاد میکند. این ترکیب تقریباً مشابه ترکیبات خورشید است. احتمالا زحل دارای یک هسته سنگین کوچک به قطر 20 هزار کیلومتر و جرمی معادل 20Mφ باشد. قمرهای طبیعی
حلقههای سیارهای نخستین کسی که به حلقه رازآمیز پیرامون کیوان علاقهمند شد و آن را کشف کرد گالیله بود. او در سال 1610 به این موضوع پی برد و در آغاز بر این باور بود که این حلقه از جنس جامد میباشد. اما امروزه ثابت شدهاست که این حلقه از قطعات سنگ و آب یخ زده تشکیل شدهاست که برخی از آنها در اندازههای یک خودروی معمولی میباشند. مجموع گرانش (جاذبه) زحل و گرانش ماهکهای آن حالتی را پدید میآورند که این قطعات همواره بصورت حلقههای نازک به دور این سیاره به نظر ثابت ایستادهاند. موضوع مطلب : مُشتَری یا هُرمُز یا اورمزد یا برجیس بزرگترین سیاره سامانه خورشیدی است. از نظر فاصله از خورشید، مشتری پنجمین سیاره بعد از تیر و ناهید و زمین و بهرام است. نگاه کلی معمولا مشتری چهارمین شی درخشان آسمان میباشد (بعد از خورشید، ماه و ناهید) اگرچه گهگاه مریخ درخشانتر بهنظر میآید. جرم مشتری 2?5 بار از مجموع جرم سیارات سامانه خورشیدی بیشتر است. جرم مشتری 318 بار بیشتر از جرم زمین است. قطر آن 11 برابر قطر زمین است. مشتری میتواند 1300 زمین را درخود جای دهد. میانگین فاصله آن از خورشید در حدود 778 میلیون و 500 هزار کیلومتر میباشد یعنی بیشتر از 5 برابر فاصله زمین از خورشید. ستارهشناسان با تلسکوپهای مستقر در زمین و ماهوارههائی که در مدار زمین میگردند به مطالعه مشتری میپردازند. ایالات متحده تا کنون 6 فضاپیمای بدون سرنشین را به مشتری فرستادهاست. در ژوئیه 1994، هنگامی که 21 تکه از دنباله دار شومیکر-لوی 9 با اتمسفر مشتری برخورد نمود ستارهشناسان شاهد رویدادی بسیار تماشائی بودند. این برخورد باعث انفجارهای مهیبی شد که بعضی از آنها قطری بزرگتر از قطر زمین داشت. ویژگیهای فیزیکی مشتری گوی غول پیکری از مخلوط گاز و مایع است و احتمالا مقداری سطح جامد دارد. سطح سیاره از ابرهای ضخیم زرد، قرمز، قهوهای و سفید رنگ پوشیده شدهاست. مناطق روشن رنگی «ناحیه» و قسمتهای تاریک تر «کمربند» نامیده میشوند. کمربندها و ناحیهها به موازات استوای سیاره قرار دارند. لکه سرخ بزرگ بارزترین جلوه سطح هرمز لکه سرخ بزرگ آن میباشد که توده گاز چرخانی است که شباهت به گردباد دارد. قطر این لکه سه برابر قطر زمین است. رنگ لکه معمولاً از قرمز آجری به قهوهای کمرنگ تغییر میکند و گاه این لکه کاملا محو میگردد. رنگ آن احتمالا ناشی از مقدار کم فسفر و گوگرد در کریستالهای آمونیاک میباشد. سرعت چرخش لکه در لبه آن در حدود 360 کیلومتر در ساعت است. این لکه در فاصله یکسانی از استوا به آرامی از شرق به غرب حرکت میکند. ناحیهها و کمربندها و لکه بزرگ بسیار پایدار و مشابه سیستم چرخش زمین میباشد. از زمانی که رابرت هوک در سال 1664 این لکه را کشف کرد, این خصوصیات تغییرات چندانی ندادهاند. دما دمای هوا در ابرهای بالائی هرمز در حدود 145- درجه سانتیگراد میباشد. اندازهگیریها نشان میدهد که دمای مشتری با افزایش عمق در زیر ابرها افزایش مییابد. دمای هوا در سطحی که فشار اتمسفر 10 برابر زمین میباشد، به 21 درجه سانتیگراد میرسد. دانشمندان فکر میکنند که اگر مشتری دارای گونهای از زیست باشد، حیات در این سطح ساکن خواهد بود، چنین حیاتی در گاز خواهد بود زیرا در این سطح هیچ قسمت جامدی وجود ندارد. دانشمندان تا کنون هیچ مدرکی از حیات برروی مشتری نیافتهاند. نزدیک مرکز سیاره دما بسیار بیشتر میباشد. دمای هسته در حدود 24 هزار درجه، یعنی داغتر از سطح خورشید میباشد. ستارهشناسان عقیده دارند که خورشید، سیارات و دیگر اجسام منظومه خورشیدی از چرخش ابرهائی از گاز و غبار شکل گرفتهاند. جاذبه گازی و ذرات غبار آنها را به صورت ابرهای ضخیم گوی مانند از مواد در آورد در حدود 4،5 میلیارد سال پیش مواد به هم فشرده شدند تا اجسام متعدد سامانه خورشیدی به وجود آمدند. فشردگی مواد تولید گرما نمود. گرمای بسیاری هنگامی که مشتری شکل گرفت تولید شد. موضوع مطلب : بهرام یا مریخ چهارمین سیاره در سامانه خورشیدی است که در مداری طویلتر از زمین و با سرعتی کمتر از زمین حرکت میکند. هر یک باری که به بدور خورشید میچرخد معادل 687 روز (روز زمین) طول میکشد و شب و روز کمی طولانیتر از کره زمین است. بزرگی بهرام حدوداً نصف زمین است و قطر آن 6790 کیلومتر میباشد (مقایسه کنید با قطر زمین: 12756 کیلومتر).[1] جو بهرام سرخفام است و در آسمان شب از زمین نیز سرخی آن دیده میشود. کره بهرام دو ماه کوچک به نامهای فوبوس و دِیموس دارد که شکلی نامنظم دارند. این دو ماه احتمالاً شهابسنگهایی هستند که در مدار بهرام به دام افتادهاند.اگر شخصی در کره? مریخ باشد مشاهده خواهد کرد که فوبوس سه بار در یک روز طلوع و غروب میکند. دیموس نصف فوبوس بوده و چنانچه از مریخ به آن نگاه کنیم این ماه بیشتر شبیه به یک ستاره خواهد بود تا یک ماه. بهرام، سیاره سرخفام منظومه خورشیدی، نصف زمین قطر دارد و مساحت سطح آن برابر با مساحت خشکیهای روی زمین است. همانند زمین، یخهای قطبی، درههای عمیق، کوه، غبار، طوفان و فصل دارد. در دشتهای آن مانند ماه، گودالهایی حاصل از برخورد سنگهای آسمانی دیده میشود. با وجود اندازه کوچکش، بلندترین قله? سامانه? خورشیدی یعنی کوه المپوس و بزرگترین دره سامانه? خورشیدی در این سیاره پیدا شدهاست. فرسوده بودن بیشتر دهانههای برخوردی سیاره بهرام نشاندهنده? فعالیت زیاد زمینشناختی در این سیارهاست.[2] روزهای بهرام 24 ساعت و 37 دقیقه طول میکشد. از آنجا که محور سیاره? بهرام همانند زمین 24 درجه کج است در این سیاره نیز فصلهای سال وجود دارند. اما هر سال بهرامی تقریباًدو برابر سال زمینی یعنی 678 روز بهدرازا میکشد.[3] ویژگیهای فیزیکی بهرام شعاعی در حدود نصف شعاع زمین دارد. همچنین بهرام از زمین کم چگال تر است، طوری که حجمی برابر 15? و جرمی برابر 11? زمین دارد. مساحت سطح آن تنها اندکی کم تر از مجموع سطوح خشکیهای زمین است. بهرام نسبت به عطارد بزرگتر و دارای جرم بیشتر و در نتیجه چگال تر است. این موضوع سبب شدهاست نیروی گرانش بیشتری در سطح تیر وجود داشته باشد. بهرام از نظر اندازه، جرم و جاذبه سطح، حالتی بین زمین و ماه (ماه زمین) دارد؛ ماه قطری برابر نصف قطر بهرام دارد، در حالیکه قطر زمین دو برابر قطر بهرام است، زمین دارای جرمی در حدود ده برابر جرم بهرام است، در حالیکه جرم ماه ده برابر کم تر از مریخ است. ظاهر سرخ-نارنجی رنگ بهرام در اثر وجود آهن(III) اکسید، که بیشتر به هماتیت یا زنگ آهن مشهور است، به وجود آمدهاست. خاک در ژوئن 2008، اطلاعات به دست آمده توسط کاوشگر فینیکس ثابت کرد که خاک مریخ دارای اندکی خاصیت بازی (قلیایی) و همچنین حاوی موادی مانند منیزیم، سدیم، پتاسیم و کلر، که وجود همه آنها برای حیات و رشد موجودات زنده ضروری است، میباشد. محققان خاک به دست آمده از منطقهای نزدیک قطب شمال مریخ را با مقداری خاک باغچه زمینی مقایسه کردند و به این نتیجه رسیدند که خاک مریخ برای رشد گیاهانی چون مارچوبه (آسپاراگوس) مناسب است. در آگوست 2008، کاوشگر فینیکس با انجام آزمایشها ساده شیمیایی، مثل مخلوط کردن آب زمین با خاک مریخ، با هدف تعیین pH خاک مریخ، نشانههایی از نمک پرکلرات پیدا کرد، که این موضوع نئوری دانشمندان بسیاری را که ادعا کرده بودند خاک مریخ به طور قابل ملاحظهای دارای خاصیت بازی است، تایید میکرد. pH خاک مریخ 8?3 اندازه گیری شد. وجود پرکلرات بر سطح مریخ، البته در صورتی که قطعی شود، خاک مریخ را بیش از آن چیزی که تاکنون از آن شناخته شدهاست شگفت و متفاوت میکند. البته آزمایشها و بررسیهای بیشتری در این مورد لازم است، چرا که این احتمال وجود دارد که پرکلرات یافت شده بر سطح مریخ ناشی از منبعی زمینی، مثلا خود کاوشگر(چه در نمونهها و چه در تجهیزاتش)، بوده باشد.
موضوع مطلب : ناهید (همچنین زهُره) به ترتیب فاصله از خورشید، دومین سیاره سامانه خورشیدی است که میان زمین و تیر (عطارد) قرار گرفتهاست. این سیاره نزدیکترین سیاره به زمین میباشد و بعد از ماه، درخشانترین جرم آسمانی طبیعی است که به هنگام شب از زمین رویت میشود. ناهید داغترین سیاره در منظومه? خورشیدی است. جو ضخیم و غلیظ آن موجب میشود که دیدن سطح آن از طریق رصد، دشوار باشد. این سیاره در فارسی بیدخت و بیلفت نیز نامیده میشد.[1] و واژه بیدُخت در شکل کهنتر خود بَغدخت و به معنای «دختر خدا» بودهاست.[2] سیاره ناهید، فاقد ماه است و از بسیاری جهات چون اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری، به زمین شباهت دارد و به همین دلیل به آن لقب خواهر زمین را دادهاند. چنانکه قطر آن در حدود 12?104 کیلومتر است، در مقایسه با زمین که قطرش 12?756 کیلومتر است. جرم ناهید حدوداً 81 درصد جرم زمین و چگالی آن، نزدیک به 95 درصد چگالی زمین است. با اینحال ناهید در قیاس با بیشتر سیارات سامانه از جمله زمین، کرویتر است و به دلیل چرخش آهسته به دور مدارش، پدیده تورفتگی یا مسطح شدن قطبها و بادکردگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیارات رخ میدهد. این سیاره را جزء سیارههای زمینسان و متراکم طبقه بندی کردهاند که دارای آتشفشانهای فعال، «ناهیدلرزه» و کوهوارهاست. ناهید در مداری تقریباً دایرهوار به فاصله میانگین 108 میلیون کیلومتر از خورشید، به دور آن میگردد. هنگامی که در نزدیکترین وضعیت نسبت به زمین قرار میگیرد، فاصله آن با زمین 42 میلیون کیلومتر میشود و در دورترین حالت 257 میلیون کیلومتر با آن فاصله دارد. زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خورشید 225 روز زمینی میباشد. تفاوت بزرگ ناهید با زمین، جو آن است که بیشتر آنرا دیاکسید کربن تشکیل داده و در ابرهای فوقانی آن قطرات ریز اسید سولفوریک وجود دارد. وجود دیاکسید کربن در جو این سیاره دمای آنرا به مقدار بسیار چشمگیری افزایش دادهاست. (464 درجه سانتیگراد نزدیک سطح سیاره). نور آفتاب پس از نفوذ در جو این سیاره و جذب شدن توسط سطح آن، بهصورت گرما از سطح بازتابیده میشود، اما انبوه دیاکسید کربنِ جو ناهید، این گرمای بازتابیده را به دام انداخته و از رها شدن آن در فضا جلوگیری میکند. این جذب اضافی گرما، که به پدیده گلخانهای معروف است، میانگین گرمای ناهید را بیش از هر سیاره دیگری (حتی سیاره تیر) در سامانه خورشیدی بالا بردهاست بهطوریکه این حرارت برای ذوب کردن فلز سرب کافیست. از اینرو پیدایش زندگی در این سیاره، غیر ممکن است. در اوایل سال 1960 راداری را بهسوی ناهید نشانهروی کردند که سیگنالهای آن از ابرهای این سیاره عبور کرده و پس از برخورد با سطح جامد سیاره، منعکس گردید. برای نخستین بار دانشمندان اطلاع جالبی را درباره سطح ناهید بهدست آوردند، که نشان میداد ناهید دارای حرکت چرخشی در جهت معکوس است. چرخش آن از شرق به غرب است و آفتاب از مغرب طلوع و در مشرق غروب میکند. ایرانیان در زمان هخامنشیان، خدای مونث آناهیتا (ایزد باروری و آبها) را با این سیاره مرتبط میدانستند که در پارسی میانه، به اَناهید و در فارسی امروزی به ناهید تغییر یافتهاست. نام لاتین این سیاره، ونوس، برگرفته از نام خدای رومی عشق و زیبایی است. در یونان باستان، نام خدای آفرودیته بر آن نهاده شد. موضوع مطلب : درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر |