ازهر زمان ازهرمکان بزرگترین سایت علمی و تفریحی
نژاد سیاهپوست یکی از گروههای نژادی انسانها مطابق بخشبندیهایی بود که مردمشناسان در سده? نوزدهم و آغاز سده? بیستم انجام داده بودند، که افراد آفریقایی (و به طبع آمریکاییان آفزیقاییتبار) و نیز گروهی از اهالی اقیانوسیه (بومیان ملانزی) را در بر میگرفت. خاستگاه اصلی این نژاد را قاره آفریقا به شمار میآوردند. برخی از افراد این نژاد، دارای پیشینه تاریخی طولانی بوده و صاحب تمدنی به قدمت تاریخ بشریت هستند. مانند تمدن حبشه در کشور اتیوپی امروزی. ویژگیهای فیزیکی ویژگیهایی که مردمشناسان برای این گروه بر شمرده بودند، از این جملهاست: اندازه قامت سیاهپوستان بسیار متفاوت است، بلندقدترین و کوتاه قدترین مردم جهان سیاهپوستند. سیاهپوستان ساکن غرب آفریقا بلند قامت و بسیار تیره رنگند، حال آنکه بانتوهای ساکن نیمهَ جنوبی آفریقا معمولاً کوتاه تر و رنگ پوستشان نیز روشن تر است.[نیازمند منبع] رنگ پوست سیاهان به طور کلی از قهوهای تا قهوهای مایل به سیاه متغیر است. دارای لبهای کلفت و بینی پهن بوده و صرف نظر از چند استثنا، همگی موهای وز دارند.
موضوع مطلب : نِژادِ زَرد یکی از دستههای بزرگ و عمده انسانهاست که خاستگاهشان آسیای شرقی است. نژاد زرد به نژاد آسیایی و مونگولوید (میتوان در فارسی به مغولسان برگردانید) نیز شناخته میشود. در ایران عامه این نژاد را چشمبادامی میخوانند. ویژگیهای فیزیکی اندام مردمی که از نژاد زردند در کل کوچکتر از دیگر نژادهاست. اینان تنی کممو دارند و موهایشان نیز بیشتر لَخت است.[1] ایشان دارای نیروی بدنی کمتری در سنجش با دیگر نژادها هستند ولی چابُکند. شمار زیادی از مردم مغولسان دارای لکه بزرگی بر روی پوست خود هستند که در اصطلاح پزشکی لکه مغولی نامیده میشود.[2] گستره و پراکندگی
رنگ آبی نمایانگر پراکندگی طبیعی نژاد زرد پیش از مهاجرت های عصر جدید است.
موضوع مطلب : نژاد سفیدپوست (قفقازی) اصطلاحی بود که در سده نوزدهم و آغاز سده بیستم کاربرد داشت، و به مردمی گفته میشد که در اروپا، شمال آفریقا، خاورمیانه و زندگی میکنند. باور بر این بود که منشاء این نژاد کوههای قفقاز است. ویژگیهای فیزیکی ویژگیهای ظاهری نژاد سفید طبق آن نظر اینگونه توصیف میشد: این مردم قامت متوسط تا بلند دارند. صورتشان نسبتاً بلند است، عموماً دارای پیشانی تخت و چانه کشیده میباشند. رنگ پوستشان از سفید روشن در شمال اروپا تا سفید قهوهای ایران متغیر است. رنگ چشم آنان ممکن است آبی، سبز یا تیره رنگ باشد. رنگ مو از بور تا مشکی متغیر است و جنس آن معمولاً صاف و موجدار است. علت سفیدی پوست ریشه انسان از آفریقا است و در آغاز همه انسانها موی سیاه و چهرهای نسبتا تیره داشتند. پوست و موی مردم اروپا نیز در آغاز مانند دیگر مردم جهان تیره بود. نظریه اصلی برای توضیح سفید شدن پوست و زرد شدن رنگ مو در مردم شمال اروپا که در میان دانشمندان پذیرفته شده به این صورت است: در شمال اروپا به خاطر روزهای کم آفتابی میزان ویتامین دی که به پوست انسان میرسد کم است و پیش از آغاز کشاورزی در این مناطق، بیشتر تغدیه مردمان این نواحی گوشت دام و ماهی بود و ویتامین دی موجود در گوشت و ماهی کمبود این ویتامین در آفتاب شمالی را جبران میکرد و پوست مردم همچنان تیره بود.[1][2][3] پس از آغاز کشاورزی، مقدار مصرف غلات در اروپا زیاد شد و کم شدن مصرف گوشت و ماهی به این معنا بود که انسانها در این قاره به مرور با کمبود ویتامین دی مواجه شدند. بدن ساکنان این نواحی برای جبران این امر به مرور ملانین کمتری تولید کرد و پوست خود را سفیدتر کرد تا بدین وسیله به سنتز ویتامین دی دریافتی از خورشید کمک کند.[1][4] بنابر این چند هزار سال پس از سکونت انسان در شمال اروپا به مرور پوست این ساکنان از تیره به سفید تغییر کرد. علت اینکه رنگ موهای مردم زردپوست نواحی شمالی ازجمله اسکیموها همچنان سیاه ماندهاست میزان مصرف بالای ماهی در غذای این مردمان است.[5][6]
موضوع مطلب : عینک به قابهای دارای عدسی شیشهای گفته میشود که در جلوی چشمهای انسان قرار داده میشود تا دید و سوی چشمها را بهتر کند. گاه هم از عینکها تنها به منظور زیبایی و زینت یا محافظت از چشمها استفاده میشود. عینکهای ویژهای هم وجود دارد که برای مشاهده صحنههای سهبعدی یا واقعیت مجازی بکار میروند. عینک آفتابی عینکی با عدسیهای تیره است که برای محافظت چشم از نور شدید محیط به کار می رود . به عینکی که عدسی آن شعاعهای نور عبور یافته را به هم نزدیک نموده یا دور سازد ( واگرا یا همگرا باشد ) عینک طبی می گویند . عینک طبی برای اصلاح دید در عیوب انکساری چشم به کار می رود . نخستین عینک قابل قرار دادن روی صورت را سالوینو دآمراتی (Salvino d"Armati)، اهل ایتالیا، در سال 1284 میلادی ساخت. یک عینک آفتابی موضوع مطلب : پدرش عاص بن وائل و مادرش نابغه نام داشت. عمرو عاص از قبیله بنی سهم قریش بود و یکی از دشمنان سرسخت رسول خدا در مکه به شمار میرفت. برای آزار پیامبر هفتاد بیت شعر سروده بود و کودکان مکه هنگامی که رسول خدا را می دیدند آن شعرها را با صدای بلند می خواندند و موجب ناراحتی و آزار پیامبر می شدند. از این رو رسول خدا چنین دعا فرمود:«خداوندا! عمرو مرا هجو کرده، ولی من شاعر نیستم و شاعری زیبنده من نیست تا پاسخش را به شعر بگویم. پس او را در برابر هر یک از حروف شعرش هزار بار لعنت کن.» موضوع مطلب : درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر |