ازهر زمان ازهرمکان بزرگترین سایت علمی و تفریحی
زمینلغزه یا رانش زمین یا زمین لغزش به حرکت لایههای رسوبی غیر متراکم و متراکمی بر روی سطح شیبدار که ناپایدار شده اند حال به دلایل متفاوت مانند زمین لرزه یا راه سازی به سمت پایین را گویند[1] . عامل حرکت توده رسوبی، نیروی جاذبه، زلزله جاده سازی، باران یا فشار منفذی سیالات، سبک سازی پایین دست توده و....است. حرکت نزولی در رانش زمین ممکن است بسیار کند رخ دهد (تنها چند میلیمتر در سال) یا با سرعت بسیار بروز کند و تاثیرات مصیبتباری به جای بگذارد . رانش زمین حتی میتواند در بستر دریا و زیر آب رخ دهد و امواج جزر و مدی به وجود آورد که باعث تخریب در مناطق ساحلی شود . این رانشها را رانش زمین زیردریایی میگویند . رانش زمین ممکن است به علت زلزله، فعالیت آتشفشانی، تغییرات آبهای زیرزمینی، به هم خوردن یا تغییر شیب زمین رخ دهد. یک زمین لغزه در جنوب چین. انواع زمین لغزشها لغزش انتقالی یا ساده در لغزش انتقالی، تودهای از مواد به روی یک سطح کم و بیش سفت به سمت پایین دامنه میلغزند . شرایط زمینشناسی و در راس آن وجود ناپیوستگیهای ساختی دارای جهتیابی مناسب، از جمله عوامل ایجاد یک لغزش انتقالی است . لغزش دایرهای یا چرخشی از آنجایی که پیشبینی مناطق حادثه خیز باعث میگردد تا تلفات و خسارات به حداقل برسد امروزه با استفاده از فناوری جی آی اس مناطق حادثه خیز را تا حدود زیادی مشخص کردهاند . زمین لغزهها بر روی سیارات دیگر زمین لغزهها در سیارات دیگر همانند مریخ نیز ثبت شدهاند. نقشه احتمال بروز رانش زمین را نشان میدهد. زمین لغزه بر روی سیاره مریخ 19 فوریه 2008 موضوع مطلب : زمینلرزه یا زلزله لرزش و جنبش زمین است که به علّت آزاد شدن انرژی ناشی از گسیختگی سریع در گسلهای پوسته? زمین در مدّتی کوتاه روی میدهد. محلّی که منشأ زمینلرزه است و انرژی از آنجا خارج میشود را کانون ژرفی، و نقطه? بالای کانون در سطح زمین را مرکز سطحی زمینلرزه گویند. پیش از وقوع زمینلرزه? اصلی معمولاً زلزلههای نسبتاً خفیفتری در منطقه روی میدهد که به پیشلرزه معروفند. به لرزشهای بعدی زمینلرزه نیز پسلرزه گویند که با شدّت کمتر و با فاصله? زمانی گوناگون میان چند دقیقه تا چند ماه رخ میدهند. زمینلرزه به سه صورت عمودی، افقی و موجی بوقوع میرسد که نوع آخر از شایعترین آنهاست. در نزدیکی سطح زمین، زلزله به صورت ارتعاش یا گاهی جابجایی زمین نمایان میشود. زمانی که مرکز زمینلرزه در داخل دریا باشد، بستر دریا به میزانی تغییر مکان مییابد که باعث ایجاد سونامی میشود. ارتعاشات زمین همینطورریزش کوه و گاهی فعالیتهای آتشفشانی را موجب میشود. در حالت کلی کلمه زمین لرزه هر نوع ارتعاشی را در بر میگیرد - چه ارتعاش طبیعی چه مصنوعی توسط انسان - که موجب ایجاد امواج مرتعش میشود. زمین لرزهها اغلب معلول شکستگیهای گسلها هستند، و همینطور فعالیتهای آتشفشانی، ریزش کوهها، انفجار معدنها، و آزمایشهای هستهای. نقطه? آغازین شکاف لرزه را کانون مینامند. مرکز زمینلرزه نقطهای است در راستای عمودی کانون و در سطح زمین. میزان زلزله خیزی اخیر ایران میزان خطر زلزله در ایران زلزلههای طبیعی زلزلهها در هر جای زمین که در آن به میزان کافی انرژی کشسانی ذخیره شده باشد، در امتداد صفحه? گسل و شکستگی رخ خواهند داد. در مرزهای صفحههای تبدیل و یا همگرا، که بزرگترین صفحههای گسل روی زمین را ایجاد میکنند، صفحات کنار یکدیگر حرکت یکنواخت و (aseismically) خواهند داشت اگرهیچ بینظمی یا ناهمواری در امتداد مرزهای آنها که باعث افزایش مقاومت اصطکاکی میشود، وجود نداشته باشد. اکثر مرزها دارای این ناهمواریها هستند و این منجر به یک شکل از رفتار چوب - لغزشی(stick-slip behavior) میشود. هنگامی که مرزهای صفحه قفل شده باشد، ادامه? حرکت نسبی بین صفحات منجر به افزایش تنش و در نتیجه افزایش انرژی ذخیره شده در حجم اطراف سطح گسل میشود. این افزایش ادامه مییابد تا زمانی که تنش افزایش یافته به اندازهای کافی برسد و از طریق شکستن ناهمواریها، ناگهان از بخش قفل شده? گسل اجازه لغزش بیابد و انرژی ذخیره شده را آزاد کند. این انرژی به عنوان ترکیبی از کرنش الاستیک امواج لرزهای آزاد شده و تابیده شده، گرمای اصطکاکی سطح گسل، و شکستن سنگ، که در نتیجه باعث ایجاد زلزله میشود. این روند تدریجی ساخت تنش و کرنش که موجب شکست ناگهانی و تولید زلزلهاست به عنوان تئوری الاستیک واکنش خوانده میشود. تخمین زده میشود که تنها 10 درصد یا کمتر از کل انرژی زلزله به صورت انرژی لرزهای تابیده میشود. بیشتر انرژی زلزله صرف رشد شکستگی یا تبدیل به حرارت تولید شده توسط اصطکاک میشود. بنابراین، زمین لرزه انرژی پتانسیل کشسانی زمین را کاهش میدهد و درجه حرارت آن را افزایش میدهد، اگرچه این تغییرات نسبت به جریان همرفت و رسانایی گرمای خارج از اعماق زمین ناچیزاست.
موضوع مطلب : کارخانهها، ماشینها، کامیونها، و وسایلی که دارای دودکش هستند، از سوخت فسیلی نظیر زغال و مواد نفتی استفاده میکنند. سوخت این دو نوع ماده موادی نظیر اکسید گوگرد و اکسیدهای نیتروژن را وارد هوا میسازد. در فضا این اکسیدها تغییر میکنند. به گرد و غبار و باران اسیدی تبدیل میشوند. سپس به صورت بارشهای خشک یا تر به سطح زمین بر میگردند. گازها و بخارهایی که از دستگاه های دارای سوخت فسیلی وارد هوا میشوند، در هوا خیلی به بالا نمیروند و در صورت عدم ترکیب با آب، به صورت گرد و غبار اسیدی در میآیند. گرد و غبار اسیدی ضمن فرود آمدن بر زمین به نمای ساختمانها و بناهای سنگی میچسبد و موجب فرسایش آن ها و کاهش عمر مفید آن ها میگردد. گرد و غبار اسیدی حتی به چرم، کاغذ و لباس نیز آسیب میرساند. این غبارها حیات درختان و حتی گیاهان را مورد تهدید قرار داده و رشد گیاهان و غلات را کاهش میدهند و تا کنون سبب آسیب به میلیاردها تن غله شدهاند. اکثر شهرهای بزرگ صنعتی مورد تهدید غبارهای اسیدی قرار دارند. شهر لندن در زمستان سال 1952 مورد تهاجم شدید غبارهای اسیدی قرار گرفت و این امر موجب مرگ زودرس 4000 نفر از افراد بیمار گردید. این سانحه باعث شد که مسئولین شهر اقدامات پیشگیرانهای را در جهت کنترل آلودگی هوا به عمل آورند. در نتیجه، امروزه شهر لندن در زمره شهرهایی به شمار میرود که هوای نسبتا تمیزی دارند. مواد آلوده کننده هر قدر در فضا بیشتر بمانندترکیبات زیادتری حاصل میشود که اسیدها یکی از ترکیبات آن ها میباشند. اسیدها به کمک بادهای شدید میتوانند برای روزهای متوالی در هوا باقی بمانند و صدها کیلومتر مسافت را طی کنند و به این ترتیب از کشوری به کشور دیگر انتقال یابند. اگر غبار اسیدی با ذرات آب موجود در اتمسفر هوا مخلوط شود، به صورت باران اسیدی فرو میریزد و محیط زیست ما را به راههای گوناگون آسیب میرساند. باران اسیدی مستقیماً به درختان و روییدنیها اثر میکند. در خاک فرو میرود و تعادل شیمیایی آن را به هم میریزد. این باران پس از فرود آمدن بر زمین به داخل رودخانهها و دریاچهها راه مییابد و حیوانات و گیاهان آبزی را به هلاکت میرساند. البته اگر مقدار اسیدی این باران کم باشد؛ نه تنها زیان آور نیست بلکه از جهاتی هم مفید است. زیرا به حل کانی های موجود در خاک کمک میکند و گیاهان به راحتی میتوانند از آن تغذیه کنند. جنگلها و دریاچهها، قربانیان باران اسیدی جنگلها نقش مهمی را در حیات انسان ایفا میکنند. صرف نظر از نقش آنها در حیات زیستی ما، چوب درختان جنگلی منبع عمده تهیه سلولز به شمار میرود که یکی از نیازهای اولیه صنعت کاغذ سازی است. جنگلها همچنین آب و هوای اطراف خود را تنظیم میکنند و زیستگاه مناسبی برای حیوانات وحشی به شمار میروند. امروزه این منبع سرشار طبیعی، در نقاطی از جهان که عوامل تشکیل دهنده باران اسیدی مهیا هستند، شدیداً در معرض نابودی قرار دارند. باران اسیدی با فرود آمدن بر روی درختان رشد آنها را دچار اختلال ساخته و به پوست آنها آسیب میرساند. آسیب دیدن پوست درختان موجب میگردد که آنها مورد حمله حشرات و بیماریهای گیاهی قرار گیرند و در مدت کوتاهی از رشد و نمو باز بمانند. باران اسیدی گذشته از اثر مستقیم خود بر درختان، بر خاک اطراف درختان نیط اثر سو گذاشته و مواد غذایی درختان را که در خاک قرار دارد از بین میبرد. به طور کلی، گیاهان و خاک در یک مجموعه? طبیعی پیچیده زندگی میکنند. وقتی که مواد غذایی در اثر عواملی از قبیل باران اسیدی در خاک از ی بین برود و خاک در اثر آلودگی به اسید مواد مورد نیاز درختان را از دست بدهد، این نظم طبیعی به هم خواهد خورد و مرگ درختان و گیاهان فرا خواهد رسید. باران اسیدی وقتی که به دریاچهها فرو میریزد به مرور زمان باعث از بین رفتن موجودات زنده در درون آنها میگردد. از این رو آب دریاچهها زلال شده و مواد ریز موجود در آب به ته آنها نشست میکند و ته آنها مثل بیابان و آب آنها نیز مثل بلور صاف به نظر میرسد. البته لازم به توضیح است که در این نوع دریاچهها، تا مادامی که اسید از حد خاصی فراتر نرفته، تعداد محدودی از ماهیان میتوانند به حیات خود ادامه دهند. چنانچه میزان اسید از این حد هم بالاتر رود، این گروه ماهیها نیز ازبین خواهند رفت. سیلابی که از بارش باران اسیدی جاری میشود، بر روی زمین، مسیر خود را میشوید و سر انجام به دریاچهها میریزد. در ضمن این فرسایش خاک، فلزات سمی که از خاک آزاد شدهاند به دریاچهها وارد میشوند. یکی از مهمترین فلزات سمی، آلومینیوم است که به همراه آب ئارد دستگاه تنفسی ماهیها شده و موجب مرگ آنها میگردد. در مناطقی که دارای فضای آلوده به مواد اسیدی هستند، دذ فصل بهار، دریاچهها آلوده ترین آب را دارند. زیرا با ذوب شدن برفهای زمستان، اسید همراه آنها به دریاچهها روانه میگردد. راههای کنترل آلودگی اسیدی فضا و محیط زیست به عنوان یک مساله خطیر، کارشناسان مسایل زیشستی را بر آن داشتهاست تا مجدانه به ارایه راههایی برای کنترل آن مبادرت کنند. یکی از راههای ساده? جلوگیری از آلودگی اسیدی، تصفیه کردن ذغال قبل از سوخت آن است. برای این منظور، ذغال را قبل از مصرف خرد کرده و در آب میشویند، یا ضمن عملیات خاصی، گوگرد آن را میگیرند. در مورد نفت نیز عمل تصفیه کردن صورت میگیرد و با روشهای معینی آن را از گوگرد تصفیه میکنند. استفاده از روشهای اصولی در مصرف مواد سوختی نیز نقش مهمی در جلوگیری از آلودگیهای اسیدی دارد. استفاده از فیلترها برای این منظور طریقه? بسیار مناسبی ایت. بهره گیری از این روش در ماشینها، کامیونها و وسایل نقلیه موتوری، آلودگیهای اسیدی محیط زیسا را به مقدار قابل توجهی کاهش میدهد. همچنین کنترل ایمنی موتور وسایل نقلیه جهت جلوگیری از]]احتراق ناقص [[آنها، در کاهش آلودگیهای اسیدی، نقش بسزایی دارد. از همه مهمتر، دقت در برنامه ریزی برای تامین انرژی است. چرا که هرجا که انرژی مصرف میشود، در کنار آن نیز آلودگی اسیدی - در مواردی بسیار اندک و در مواردی بسیار چشمگیر و خطرناک - ایجاد میشود. در حقیقت از آنجا که باد و باران اسیدی با گردش چرخ کارخانهها و ماشینها ارتباط مستقیم دارد، جایگزینی ماده دیگری که بتواند جانشین سوختهای فسیلی گردد، در بلند مدت، اندیشه معقولی برای جلوگیری از آلودگیهای زیست محیطی است. در این راستا میتوان از منابع انرژیهای نو همچون انرژی خورشیدی و انرژی بادی نام برد که مصرف آنها، عوارضی از قبیل آلودگی هوا را به همراه ندارد. یکی از موارد جالب در مورد آلودگی اسیدی آن است که ممکن است کشوری دارای منابع عظیم تولید کننده غبار اسیدی نباشد اما به شدت تحت حمله بارانهای اسیدی قرار گیرد. برای مثال، کشور کانادا که هر ساله غبارهای اسیدی فراوانی از آمریکای شمالی به سمت آن حرکت میکنند. موضوع آلودگی اسیدی، بیشتر گریبانگیر کشورهای صنعتی و پیشرفتهاست و مردم این کشورها به طرز ناگواری از آلودگیهای اسیدی رنج میبرند. جنگلها و منابع گیاهی این کشورها در حال نابودی استو از این رو از رف مردم مقاومت بسیار شدیدی در مقابل این پدیده بسیار خطرناک زیستی ایجاد شدهاست. حتی در برخی از کشورهای غربی، گروهها و احزاب سیاسی تشکیل شدهاند که هدف آنها مقابله با گسترش آلودگیهای اسیدی و جلب توجه مسئولان کشورهای مربوطه برای مبارزه در این جهت است. البته لازم به ذکر است که آلودگی در کشورهای در حال توسعه به پای آلودگی در کشورهای صنعتی نمیرسد و کشورهای دارای صنعت کمتر، آلودگی کمتری دارند. در کشورهایی همانند زامبیا، آفریقای جنوبی، چین، هند، برزیل که در آنها مجتمعهای عظیم صنایع سنگ وجود دارد، آلودگی اسیدی تقریبا یک مساله جدی به شمار میآید. کشورهای در حال توسعه بر خلاف کشورهای ثروتمند، نمیتوانند از عهده هزینههای سنگین جلوگیری از آلودگی اسیدی بر آیند. از این رو لازم است همراه با توسعه صنعت خود، به کنترل آلودگی هوا نیز توجه داشته باشند تا بعدا دچار نشوند برای مبارزه با آلودگی وحشتناک اسیدی، هزینههای سرسام آوری را متحمل شوند.
موضوع مطلب : باران آبی است که پس از سرد شدن بخارهای جوی به وجود آمده و بر زمین میریزد. در زبان پهلوی بدان واران (waran) میگفتند. وقتی هوای گرم به بالای آسمان صعود میکند، بخار آب را هم همراه خودش به بالا به داخل آسمان میبرد. در بالای آسمان، بخار آب سرد میشود و قطرههای آب دور ذرات ریز گرد و غبار موجود در هوا تشکیل میشود. مقداری از بخار آب هم به شکل کریستالهای ریز یخ منجمد میشود که قطرات آب سرد شده را جذب میکند. قطرات به شکل کریستالهای یخ، منجمد میشود و کریستالهای بزرگ تری را تشکیل میدهد که ما آنها را برف ریزه مینامیم. موقعی که برف ریزهها سنگین میشوند، پایین میافتند. برف ریزهها در مسیرشان رو به پایین با هوای گرم تر برخورد میکنند و ذوب میشوند و به صورت قطرات باران در میآیند. بارش باران موضوع مطلب : هفتسین سفرهای است که ایرانیان هنگام نوروز میآرایند. این سفره ممکن است روی زمین یا روی میز گذاشته شود. اعضای خانواده معمولاً لحظه? تحویل سال را در کنار سفره? هفتسین میگذرانند. بعضی سفره را در مدت سیزده روز نوروز نگه میدارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه را به آب میدهند. سفره? هفتسین منحصر به نوروز نیست و بعضی این سفره یا مشابهش را برای مراسم ازدواج یا شب چله تهیه میکنند. به گفته? دانشنامه? ایرانیکا، ملتهای دیگری که با ایرانیان فرهنگ و سنتهای مشترک دارند (مانند افغانان، تاجیکان، و ارمنیان) این سفره را حاضر نمیکنند و این سفره حتی بین کردها و زرتشتیان (که هر دو معمولاً از حافظان سنتهای باستانی ایرانی بودهاند) نیز معمول نبوده است، هر چند اخیراً سفره? هفتسین در میان زرتشتیان شهرنشین معمول شده است. سفره هفتسین سینها در سفره? هفت سین معمولاً هفت جزء یا بیشتر که با حرف سین آغاز میشوند قرار میگیرد که معمولاً از مجموعه? زیر انتخاب میشوند: سیر، سیب، سبزه، سنجد، سرکه، سمنو، سماق، سنبل، سکه، سپند، سپستان، سوهان، سوسن، سرمه، سنگک، سبزی، سیاهدانه. از این سینها (و نیز اجزاء دیگر این سفره) معمولاً به نماد مفاهیمی چون نوزایی، باروری، فراوانی، ثروت، و مانند آنها یاد میشود. بعضی نیز این اجزاء را به خدایان ایران باستان، بالاخص آناهیتا و سپندارمذ، ایزدبانوهای آب و خاک، نسبت میدهند. سبزه از اجزای اصلی سفره شمرده میشود و معمولاً از گندم، یونجه، یا عدسِ سبزشده است که ممکن است بر کوزه سبز کنند. از دیگر اجزای خاصتر این سفره میتوان از سمنو و سنبل نام برد که در مواقع دیگر سال کمتر حضور دارند. سایر اجزاء مرسوم است اجزاء دیگری هم در سفره چیده میشود. این اجزا ممکن است برای زینت یا کامل کردن مجموعه باشند. از جمله? این اجزاء میتوان از آینه، کتاب (قرآن، کتاب مقدس یا مجموعه? اشعار از قبیل دیوان حافظ و شاهنامه? فردوسی)، شمعدان (در بعضی سنتها تعداد شمعها به تعداد فرزندان خانواده است)، تخم مرغ رنگی، میوه، گل، شیرینی، آجیل، نان، شیر، ماست، پنیر، گلاب، عسل، شکر، تنگ یا کاسه? آب (معمولاً حاوی برگ یا ماهی یا انار یا ترنج یا سایر مرکبات)، بیدمشک، بادبزن و سبزی خوردن نام برد. آینه و کتاب در کنار آن هم از اجزائی است که در بسیاری از سفرههای هفت سینی چیده میشود. برخی بر این باورند که سکه که نماد «دارایی» وآب که نماد «پاکی و روشنایی» است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره میگذارند. یا به امید ازدیاد ثروت، سکه را بر آینه میگذارند. پیشینه بنا بر اطلاعات دانشنامه? ایرانیکا تاریخچه? این رسم مبهم است و «هفت سین» احتمالاً رسم کهنی نیست. در یک دوبیتی که به طور واضحی معاصر است ریشه این سنت را از زمان کیانیان و در اصل به صورت هفت شین بیان می کند («روز نوروز در زمان کیان/مینهادند مردم ایران/شهد و شیر و شراب و شکر ناب/شمع و شمشاد و شایه اندر خوان»). ایده? «هفت شین» توسط بعضی ایرانیان پشتیبانی میشود که از جمله میگویند شراب به دلیل باورهای اسلامیتر، جایش را به سرکه داده است و هفت شین به هفت سین تبدیل شده است. این نظریه به دلیل این که نام اجزا را به عربی میآورد و از اجزای ویژهای چون سمنو نام نمیبرد رد شده است. در بعضی ریشهیابیهای دیگر، هفت سین را به هفت «سینی» ربط دادهاند، یا اصلش را «هفت میم» دانستهاند، یا آن را از ریشه? «هفتچین» به معنی هفت چیدنی نامیدهاند که این ریشه یابی نیز از سوی محققین جدی گرفته نمیشود. ولی جدا از یک مورد اشاره? مبهم و مشکوک به این سفره در منبعی منتسب به دوره? صفوی، از هفتسین حتی در نوشتههای مورخین و سیاحان قرن نوزدهم میلادی هم اثر چندانی نیست. تنها هاینریش بروگش که در 1860 میلادی از تهران بازدید کرده است، مینویسد که ایرانیان برای نوروز گلهایی میکاشتند که نامشان با سین آغاز میشده است. اما از طرف دیگر، اگر عناصر دیگر سفره را هم در نظر بگیریم، میتوان آسانتر سفره? نوروزی را (منهای «هفت»ش و «سین»ش) به سنتها و باورهای ایرانی متصل کرد. امشاسپندان و نمادهایشان در این سفره حضور دارند (شیر به نشانه? وهومن، سپند و بیدمشک به نشانه? سپندارمذ، ظرف آب و سمنو به نشانه? آناهیتا، و ...). مثلاً سمنو را که تقویت کننده? قوای جنسی شمرده میشده تنها به این دلیل نباید نشانه? آناهیتا دانست، بلکه میتوان به این نکات نیز توجه کرد که در مراسم آیینی تهیه? سمنوی نوروزی، فقط زنان باید حضور داشته باشند و مردان راهی به آن ندارند. یا این که در تغییرات جدیدتر آیین سمنوپزان، سمنو به فاطمه? زهرا تقدیم میشود که نه تنها جایگزین ایزدبانوهای زن در آیینهای شیعی است، بلکه حتی در نام («زهرا») به سیاره? ناهید که نماد دیگری از آناهیتاست اشاره دارد. دیگر این که در آیین نوروزی ساسانیان، عدد «هفت» اهمیت داشته است. مثلاً در کتاب المحاسن و الاضداد (به عربی، منسوب به جاحظ)، آمده است که ساسانیان در نوروز هفت دانه را بر هفت ستون میکاشتند یا نانی میپختند از هفت غله? مختلف. ولی «هفت سین» را پدیده? پیوستهای بازمانده از دوران پیش از اسلام دانستن، در حالی که اشارهای به آن در دوران اسلامی (چه در میان فارسها و مسلمانان و چه در میان کردها و زرتشتیان) تا قرن بیستم میلادی باقی نیست، ادعایی بیمدرک است. در مجموع، هر چند عناصر سفره? نوروزی باستانی و معنادار هستند و ریشه در سنتهای ایرانی دارند، مشخصاً ایده? «هفت» جزء آغازشونده با «سین» جدید است و احتمالاً در قرن بیستم میلادی به کمک رسانههای جمعی پا گرفته و فراگیر شده است. سفره هفت سین در زیر آبهای خلیج فارس- نوروز 1384 سفره هفت سین در ایستگاه راه آهن تهران - نوروز 1390 سفره هفت سین موضوع مطلب : نوروز برابر با یکم فروردین ماه (روزشمار خورشیدی)، جشن آغاز سال و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. امروزه زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است. بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان،[1] مجمع عمومی سازمان ملل در نشست 4 اسفند 1388 (23 فوریه 2010) 21 ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشه? ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از 3 هزار سال دارد و امروزه بیش از 300 میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست.[2]
جشن نوروز با تحویل سال یا لحظه? اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین میگذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود،[4] و در تقویم هجری خورشیدی لحظه تحویل سال تعیین کننده نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین است، چنانچه سال قبل از ظهر و در نیمه اول شبانه روز تحویل شود همانروز نوروز است و در صورتیکه تحویل بعد از ظهر باشد فردای آن نوروز است. نوروز در تقویم میلادی با 20، 21 یا 22 مارس مطابقت دارد.[5] در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود.[6] پیشینه منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست.[8] در برخی از متنهای کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متنها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شدهاست.[10] پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شدهاست که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.[8] برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به 538 سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمیگردد.[8] همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شدهاست.[8] اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشدهاست.[11] هفت سین موضوع مطلب : درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها
نویسندگان
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر |